طلوع زیبای زمستان

گیرم که باریدی ... همه را خوشحال کردی و مارا هم...

گیرم که خیابان ها را بستی...راه را بر دوچرخه ما هم...

گیرم که رکاب زدن هر روز خانه تا اداره را از ما گرفتی

ولی هنوز این دوپای من باقیست...

باقیست برای دویدن...

و هنوز شعف دیدن طلوع جاریست

حتی در سرمای جانسوز جان فزا...

دویدن هرروز صبح من در مسیر خانه تا اداره در این زمستان لذت بخش یعنی جاری شدن آدرنالین در خون با تُناژ بالا...

به قول شاعر"و لذتیست وصف ناپذیر در آن عیان"


طلوع امروز زنجان از خیابان صفا و دودکش قدیمی کارخانه کبریت متروک


کلاغها هنوز خوابند


صفحه یاهو دمای زنجان را اینگونه نشان می دهد:

چند عکس دیگر را در ادامه مطلب ببینید

ادامه نوشته

عکس های خط الراس تهم

عکس های خط الراس سمبله به تهم

این عکسا با تاخیر دستم رسیده. و عکاسش معبود هست

در این برنامه:معبود توحیدی نژاد، سعید نبی لو،محمد ژاله رفعتی، حسین مقدم، محسن احمدی و سمیه یکتا هم حضور داشتند.



ادامه نوشته

تقدیم به شما

کار زیبای شادی راستکار که تقدیم کرده به من

من هم تقدیم می کنم به مخاطبان خوب وبلاگم

یورولماز

آغاج اولسان بوداغین دا من وارام

بوداغ اولسان یاپراقین دا من وارام

من سنین له یولچولوق دان دویمارام

دالغا اوزون وورار داشا یورولماز

-----------------------------------------

گر درخت باشی در شاخه ات هستم

گر شاخه باشی در برگ هایت هستم

من از این همراهی تو سیر نمی شوم

دیده ای؟... موج خود را به صخره ها می کوبد...خسته نمی شود

هرگاه این شعر را می خوانم یاد تلاش های اردوهای موستاق آتا می افتم. مخصوصا اردوی بیاد ماندنی الوند

یاد لبخندهای ژکوند آقا مسعود بیات منش

یاد نگاه های ریز آقا منصور افشاریان

یاد حلوا زرده آقا جلال چشمه قصابان

یاد نجابت های آقا معین اصفهانیان

یاد غربت معبود

یاد صبر و حوصله سعید وقتی نیم ساعت از تیم عقب بود و هنوز پر از اعتماد بنفس

یاد خودم که موج بودم و صخره بسیار و خنده ام در آن پشت مشت ها...

برگی از خاطرات موستاق آتا

دیروز بخاطر یک کم توجهی پام آسیب دید و حاصلش شد چند تا بخیه... و حسرتی برای برنامه خوبی که میشد در این برفی که دیروز و امروز باریده تدارک دید. در این سکون و نشستن در خانه یاد سال 86 و خانه نشیینم پس از شکستن پام افتادم و در مرور خاطراتم به خاطرات موستاق آتا رسیدم برگی از اون رو اینجا میارم:

بالاخره و به هر زحمتی که هست به کمپ 3 می رسیم ساعت دو و نیم بعداز ظهر است وقتی می رسم فقط می نشینم و نفس می کشم آخ که چقدر این نفس کشیدن دوست داشتنی و لذت بخش است. چه تجربه ها که نمی کنم نفس کشیدنی که بدیهی ترین و تکراری ترین کار روزانه ام است و هیچگاه نشده حتی آن را حس کنم اینجا کاملا به چشم می آید چه لذت دارد هر دمی که می رود و هر بازدمی که بازمی گردد چشمانت را که می بندی و نفسی عمیق می کشی لذتی وصف ناپذیر وجودت را می گیرد ولی اکسیژن در هوای رقیق آنقدر کم است که هیچگاه سیر نمی شوی و بعدی و بعدی.

پس از برپایی یک تخته چادر North Face و قرار دادن بارها درون آن و فیکس کردن چادر بوسیله بامبو خیلی زود راه بازگشت را می گیریم و به کمپ 2 می رسیم. فکر اینکه فردا بالا می رویم و پس فردا قله دیوانه ام کرده یعنی به این زودی یعنی واقعا اینطور است؟

این افکار خوش زیادی نمی پایند. صحبتی که آقای نجاریان با دوستانمان در زنجان کرده مبین این نکته است برای دو روز هوای بدی منطقه را فرا خواهد گرفت و ماندن در ارتفاع 6200 برای دو روز یعنی فرسایش بدن. خبر بد: برنامه فردا فرود تا Base Camp.

.

.

هفت روز بعد...ا

اینجاقله است...نتیجه 20 روز تلاش طاقت فرسا

دلم نمی آید به این زودی ها پایین بروم باید بیشتر بمانم نمی توانم دل بکنم ولی...

باید گذشت فرصت درنگ نیست...

هوا در حال خراب شدن است خیلی زود پایین می آییم و 2 ساعته خود را به کمپ 3 می رسانیم. قرار است هرچقدر می توانیم پایین برویم تا تیم برسد هوا کاملا خراب شده و بیرون رفتن جایز نیست امشب را در چادر و در کمپ 3 می مانیم هوا بسیار طوفانیست.

امروز چهارشنبه 7 مرداد است. صبح زود بیدار می شویم و پس از جمع کردن کوله از چادر بیرون می زنیم همه جا و همه چیز یخ زده است. و هوا هنوز بهتر نشده.

گره ات را کنترل کن!


نویسنده: میکی رایان - ویرایش گر ارشد UKCLIMBING

اگر دوست داری صعود کنی،‌ یاالله ، اما یادت نره که قدرت و شجاعت بدون احتیاط فایده‌ای نداره! و یک سهل‌انگاری کوچک میتونه ما رو برای تمام عمر از شادی و خوش‌بختی محروم کنه.

عجله نکن، به هر قدم با دقت نگاه کن و از همون اول به آخر کار فکر کن.

آمار دقیقی در مورد تعداد سنگ‌نوردهایی که توی سالن یا توی طبیعت تصمیم به صعود می‌گیرند و یادشون میره طناب‌شون رو به هارنس گره بزنند، وجود نداره!!
لین هیل احتمالن معروف‌ترین سنگ‌نوردی است که این اشتباه رو کرد، فرانسه سال ۱۹۸۹ ، روی دیواره‌ی استیکس در بوو؛ زمانی که طنابش را در کارگاه انداخت و به عقب تکیه داد، طناب از توی هارنس‌ش دراومد و حدود ۲۲ متر سقوط کرد. او روی یک درخت افتاد و بین دو تا بولدر فرود اومد، او زن خوش‌شانسی بود که فقط مچ پاش شکست، بازوش از جا در رفت و یه سری بریدگی و کبودی و کوفتگی!
بقیه‌ی سنگ‌نوردها این‌قدر خوش‌شانس نبوده‌اند! تعداد زیادی از سنگ‌نوردها به‌همین دلیل جان خود را از دست داده‌اند و خیلی‌ها هم دچار جراحت‌ها و صدمه‌های جدی شده‌اند.
از سنگ‌نوردان با تجربه بپرسید و بدون شک آنها از بسیاری اشتباه‌های این‌چنین برای‌تان خواهند گفت و احتمالن بعضی از اشتباه‌های خودشان!

شخصن سنگ‌نوردی رو به یاد میارم در دامنه‌ی مالهم -Malhom  - که از حدود ۱۱ متر سقوط کرد و دوتا مچ پاهاش شکست، یکی دیگه در تنگ بالای رودخانه‌ی آون که ۲۰ متر سقوط کرد و چندین شکستگی داشت، سنگ‌نورد دیگری افتاد و بعد به زمین برخورد کرد، یکی دیگه روی کارگاه نشست و افتاد و زمین خورد! و امسال در مراسم یادبود سنگ‌نوردی بودم که روی یک مسیر در فرانسه جان باخت، او فراموش کرده بود که گره‌رو درست بزنه و سقوط کرد.
در چند ماه گذشته ما خبر سقوط پنج سنگ‌نورد رو در بریتانیا داشتیم که طناب‌رو درست به هارنس گره‌ نزده بودند.
همیشه گره خودتون‌رو پیش از صعود کنترل کنید و همین‌طور گره همطناب‌تون رو پیش از اینکه اقدام به صعود کنند.

ترجمه از سایت UKCLIMBING

آرام کوه

کلاهک آیی قیه سی

دیروز در برنامه ای که 2 بار کنسل و تغییر یافت بالاخره مقصدمان شد همدم بی برنامگی هایمان یعنی آیی قیه سی.

دوشاخ و سندان به دلایلی کنسل شدند، گلجیک هم. تا بالاخره جنگ اول کردیم قبل از صلح آخر بین دوستان تا آیی قیه سی باز همدممان باشد در این جمعه سوت و کور.

مسیر های کم برف و اغلب بی برف و غم آور این فصل را از سمبله تا آیی قیه سی رفتیم و غصه خوردیم. به هر حال دلمان را خوش کردیم به معدود کوهنوردانی که هر چند با وسایل و لوازم اندک و گاه غیرمتعارف به منطقه آمده بودند ولی آمده بودند.



ادامه نوشته

رول زدن یا نزدن؟مسئله این است!!

امروزه طرفداران صعود های پاک و مخالفان رول کوبی در حال افزایش است.طرفداران صعود های پاک بر این باورند که برای جلوگیری از تخریب و صدمه زن به چهره ی کوهستان می بایست از ابزار سنگنوردی به جای رول کوبی استفاده نمود و از نصب بولت ها خودداری نمود.در برخی از کشور ها نصب بولت ها دارای قوانین بسیار سخت گیرانه ای می باشد و در بیشتر موارد نیز ممنوع می باشد.برای مثال در استرالیا بعضی از مناطق دارای ممنوعیت کامل نصب بولت ها می باشند و مکان هایی دارای رول بولت هستند بسیار کم و معدود می باشند.

صعود های پاک تقریبا از سال ۱۹۲۰ مد نظر قرار گرفت ولی موج اصلی  آن از حدود سال های ۱۹۷۰ و به صورت فراگیر در کشور های امریکا و کانادا آغاز شد. در این زمان بود که تنوع ابزار های سنگنوردی افزایش یافت و وسیله های جدیدتری ساخته شد.

در این مجموعه مقاله به معرفی انواع بولت ها و طریقه ی نصب آن ها و کی هم به اصول اخلاقی که برای نصب بولت ها باید رعایت شود می پردازیم.

بولت یا صعود پاک؟؟!!



ادامه نوشته