آنسوی علم کوه

"محمد علی" بوکسور افسانه ای می گوید من چیز ویژه ای در بوکس ندیده ام، بوکس راهیست تا من خود درونم را با آن به دنیا نشان دهم.

برای کسی که با روح کوهنوردی آشنا نیست دیدن انسان هایی که در نقاط صعب الحیات دنیا، کاری را که خود فی نفسه کاری سخت است را انجام می دهند عجیب و غیرقابل درک است. بالارفتن از سرسخت ترین کوه ها و سنگ ها در نقاطی که امکانات آسایش و حیات نزدیک به صفر است و حتی زنده ماندن نیز امری  طاقت فرساست چه منطقی می تواند داشته باشد؟ شاید خود ما کوهنوردان نیز منطق قابل دفاعی برای آن نداریم و تنها به این دلیل که بیشتر با این موضوع در ارتباط بوده ایم از این کار عجیب، کمتر تعجب می کنیم.

براستی انسانی که با کشش عجیب راحت طلبی مبارزه می کند و خود را در وادی امواج سهمگین مکاشفه رها می سازد به دنبال چیست؟
بس هویداست، نیرویی که او را به حرکت وا می‌دارد صرفاً میل به بالا رفتن از صخره ها و کوه ها نیست، بی‌شک او سخنی دارد که این عرصه را برای گفتن آن سخن، مناسب تر دیده است.

یخچال غربی علم کوه برای من مثل حیاط پشتی خانه مادربزرگ بود که می شد از پنجره اتاق مجاور به آن سرک کشید، دزدکی نگاهش کرد، زوایای پنهانِ کنجکاوی برانگیزش را پایید... اما نمی شد پا بر روی موزاییک های آن گذاشت و در آن بازی کرد.

۶ سال از زمانی که برای اولین بار با دقت نگاهش کردم می گذرد، داشتم برای سپری کردن شبی سرد روی طاقچه قمقمه آماده میشدم، در جستجوی زیبایی های غروب در افق غربی به یخچالی خیره شده بودم که به سمت دوهزار سرازیر می شد، بافت سنگ مورن های آن با علم چال فرق داشت و دست نخوردگی کنجکاوی برانگیزش همچو یک قلعه تاریخی فراموش شده مسحور کننده بود. بعدها چند بار دیگر از روی طاقچه قمقمه نگاهش کردم و هربار سکوت وهمناکش مرا در برگرفت. 

موضوع خاص دیگری در مورد منطقه غربی علم کوه نبود تا اینکه یک روز ناگهان فرشاد از شیب شانه کوه بالا آمد و مهمان کمپ ما در علم چال شد. از «همانجا» می آمد و می شد در حرفهایش زیبایی خاص «آنجا» را تصور کرد. تنها چیزی که ذهنم را به خودش مشغول می کرد این بود که چطور ممکن است این همه راه بیایی و به علم چال برسی بعد لازم باشد یک شیب دیگر را پایین و بالا کنی و بی همرهی جامعه علم چالی و بدون شنیدن صدای کرده کناری روی مسیر مجاور، بروی و روی دیواره ای فعالیت کنی که واژه دور افتاده برایش کم است، این حتما باید کار دشواری باشد!

اینها همه در مورد ذات و نفس یخچال و دیواره غربی بود تمام این فکرها در مورد دشواری و دور از دسترس بودن، قائم به ذات این منطقه بود و فکر اینکه بشود در زمستان به آنجا رسید و دیواره اش را لمس کرد یعنی سختی های زمستان را به سختی های خاص این منطقه اضافه کرد حتی خارج از حوزه تخیل من بود، اعتراف می کنم تا روزی که فرشاد به من زنگ زد و در مورد برنامه اش گفت من حتی در مورد برنامه ای زمستانی که بشود در این منطقه اجرا کرد تخیل هم نکرده بودم، غریزه ماجراجوی من بی هیچ فکر و حاشیه اضافه ای فریاد طلب سر داده بود در واقع برنامه آنقدر نو چالش برانگیز و پرمعما بود که حتی برای منی که تصمیم کناره گیری حداقل یکساله از اجرای برنامه زمستانه بزرگ را داشتم تردیدی برای "کمی فکر بیشتر" باقی نگذاشت. 

با اندکی عذاب وجدان و این فکر که "با صرف وقت بیشتر برای کارهایی که درگیرشان هستم این یک هفته ده روز را جبران می کنم" آماده رفتن به سوی بی سویی شدم که می توانست برنامه ای جدید با تجربیاتی نو را برایم رقم بزند.

سهولت این برنامه برای من، نسبت به برنامه های دیگری که رفته بودم این بود که بخش بزرگ و مهمی از آن که همانا ایده پردازی و برنامه ریزی های تدارکاتی و فنی آن بود قبلا انجام شده بود، من به عنوان میهمان در برنامه ای شرکت می کردم که قبلا بسیاری از زحمات آن کشیده شده بود و من قرار بود آنقدری که در توان دارم و از من برمی آید تیم را همراهی کنم. 

فرشاد از مسیر طاقت فرسای دسترسی به کمپ می گفت، از کار پیچیده رسیدن از کمپ تا پای دیواره، از مسیر "سفر به دیگر سو" که دو سال پیش خودش روی برج تورنادو (که خود نامش را برگزیده و) گشایش کرده بود، از شکاف هایش، از دو رول و یک میخی که در تمام آن وجود دارد، از سرمای ویژه منطقه، از تمام اینها می گفت و ولع مرا بیشتر می کرد.

در بخش دوم این مطلب از حس ها و تجربیاتم در خلال برنامه خواهم نوشت.

 

 

 

جلسه ارائه گزارش دیواره آزادکوه در زنجان

به همت دوستان و همکاری هیات کوهنوردی زنجان روز چهارشنبه سوم خرداد ماه جلسه ای در سالن آمفی تئاتر اداره برق غرب زنجان برگزار و با حضور گرم کوهنوردان، پیشکسوتان، مربیان و همراهان گرامی گزارش برنامه ارائه و از شرکت کنندگان در برنامه تقدیر به عمل آمد.

 

 

جلسه ارائه گزارش اولین صعود زمستانی دیواره آزادکوه

گزارش پیمایش در لاپلند- قطب شمال

«مینا قربانی» کوه‎نورد عضو تیم ملی امید و کسی که سابقه‌ی صعود به قله‎های «کازبک» و «آرارات» را در کارنامه خود دارد؛ این بار در برنامه‌ای شخصی اقدام به پیمایش مدار قطبی شمال در کشور فنلاند کرده است. پیمایشی در سرمای استخوان‎سوز شمال فنلاند اما دیدنی و جذاب.

در این پیمایش «مینا قربانی» و همنورد فنلاندی‌اش «یانه لپا‌آ‌کوسکی» مجموعا حدود بیست و هشت کیلومتر را در سه روز و دو شب در مدار قطبی شمال واقع در شمال کشور فنلاند (لاپلند) طی کرده، وارد یک پارک ملی شده، در دو جانپناه با نام‌های Molosleho در شب اول و Pyhäjärviدر شب دوم اقامت کردند. در این مسیر قله‌ی Pallilaki به ارتفاع 565 متری نیز توسط این دو صعود شد.

گزارش جذاب این پیمایش را به قلم «مینا قربانی» همراه با تصاویرِ زیبا و شرحی از آنچه که بر ایشان در سرمای کشنده، طبیعت بکر و زیبای زمستانِ لاپلند گذشته است را از لینک زیر دانلود کرده و بخوانید.

 گزارش پیمایش در لاپند ، قطب شمال

 

-برداشت از کوهنامه

گزارش برنامه صعود زمستانی یال سرداغ دماوند

گزارش برنامه صعود یال سرداغ دماوند-زمستان 95


سال‎های ابتدایی کوهنوردی‎ام وقتی به خرید و جمع کردن پوسترهای کوهنوردی بیشتر اهمیت می‎دادم، پوستری داشتم از دماوند که این قله‌ی زیبا را از روی گردنه‎ای فراخ و با یالی چشم‌نواز نشان می‌داد. آن سال‌ها فکر می‎کردم این قله فقط از این مسیر صعود می‌شود؛ بعدها فهمیدم که اتفاقا یکی از کم اقبال‌ترین یال‎های اصلی صعود دماوند همین یال شمال غربی(سرداغ) است.

 گزارش برنامه را در ادامه مطلب بخوانید

ادامه نوشته

گزارش صعود انفرادی به دیواره علم کوه

گزارش مختصری از صعود انفرادی به دیواره علم کوه از مسیر همدانی ها به همراه عکس هایی از مسیر خدمتتان ارائه می کنم .

باتوجه به اینکه سال گذشته گزارشی مفصل و مصور از همین مسیر در وبلاگ قرار دادم از پرداختن به جزییات و اطلاعات فنی مسیر صرف نظر کرده ام.

گزارش برنامه امسال را در ادامه مطلب ببینید.

همچنین می توانید گزارش مفصل سال گذشته را اینجا ببینید.

ادامه نوشته

صعود یال سرداغ دماوند

زمستان گذشته که از سایت های هواشناسی رکب خوردیم و بعد از چند روز تلاش سخت دستمان به قله دماوند از یال سرداغ نرسید تصمیم گرفتم در اولین فرصت سری دوباره به اینجا بزنم و با صعود تابستانه قبل از صعود زمستانه از آن ذهنیت داشته باشم.

تا اگر مثل پارسال به هوای بد و مه غلیظ خوردیم همچنان شانس صعود داشته باشیم.

با مهدی جمالی و مریم نوری صبح چهارشنبه 16 تیر 1395 به سوی پلور حرکت کردیم. و پس از دو ساعتی معطلی و دست مایه بازی نیسان سوار ها شدن به سمت مسیر غربی و سپس ابتدای یال سرداغ حرکت کردیم.

ساعت 6 عصر بود که بالای دشت چمن بن پیاده شدیم. (در یک ساعتی محلی که معمولا نیسان کوهنوردان را بالا می برد امسال سیل بخشی از جاده خاکی را شسته و امکان پیشروی بیشتر نبود).

ارتفاع این دشت 3650 متر است. دشت را به سمت ابتدای یال پیش می رویم و اوایل یال در نقطه ای مناسب که دسترسی به آب دارد چادر می زنیم ارتفاع 4000 متر. قصد داریم فردا صعود کنیم و از مسیر جنوبی پایین برویم. بالای قله زیر مه غلیظ است.

سایه دماوند

صبح هوا بهتر که نشده بد تر هم شده.باد شدید تر شده و مه غلیظ تر. ساعت 7 حرکت می کنیم. سه ساعتی بالا می رویم و به جای چادرها در ارتفاع حدودا 5000 متر می رسیم. هدف این برنامه شناسایی یال و نقاط حساسش برای زمستان و هم هوایی قبل از برنامه علم کوه است. اما با این مه غلیظ چیزی دیده نمی شود که بتوان شناسایی اش کرد. به پیشنهاد مهدی تصمیم می گیریم هرچند هنوز ظهر هم نشده اما همینجا بمانیم و با به تعویق انداختن صعود به فردا به سه هدف مهم برسیم. اول خوابیدن در 5000 متر و یک هم هوایی خوب، دوم ساختن یک دیوار سنگی باد شکن در کنار جای چادر برای استفاده در زمستان و بعد امکان داشتن دید بهتر در روز بعد بابت شناسایی مسیر.

هوا سرد و باد شدیدی حاکم است. دو سه ساعت مشغول آوردن سنگ های بزرگ و کوچک می شویم و اوست مهدی بنا! دیواری به عرض سه و ارتفاع یک متر با پی محکم می سازد بخوبی جلوی هجوم باد بی رحم غربی را می گیرد. با این وجود غیر از بند حمایت های خود چادر با طناب های انفرادی مان برایش اسکلت قطری می زنم که اگر نمی زدم قطعا چادر تابستانه مان طاقت همین باد ضعیف شده را هم نداشت.

 


بعد ازظهری طولانی و شبی سرد را سپری می کنیم و ساعت 7 صبح پس از جمع کردن چادر در هوایی که دیدش نسبت به دیروز بیشتر شده حرکت را آغاز می کنیم.

موارد مهمی از قبیل محل های مناسب برای دور زدن خط الراس های سنگی یال و شیب های یخی و دهلیز پایانی یال به قله دستگیرم می شود. و دو ساعت حرکت ما را به قله می رساند. هوای قله بی نظیر است. غیر قابل وصف!


عیشی به نوش می کنیم و در میان انبوه صعود کنندگان از مسیر جنوبی جای پا برای خود دست و پا می کنیم و از یخچال جنوبی در می رویم.
مسیر بارگاه به قله و اطراف بارگاه شلوغی وحشتناکی حکمفرماست... بیزاری ام از مسیر جنوبی بیشتر می شود...
ساعت بعد از حرکت از قله حوالی دوازده و نیم در پلور هستیم. عجله داریم که به ترافیک روز پایانی چند روز تعطیلی نخوریم.

گزارش تفضیلی ومصور صعود به مسیرهای همدان 67 و فرانسه دیواره علم کوه

باتوجه به اینکه گزارش و اطلاعات کافی در مورد مسیر همدانی ها در اینترنت و حتی فضای حقیقی کم است تصمیم گرفتم در گزارش علم کوه امسالم مسیر همدان را به تفضیل و مصور شرح دهم. امید که به کار کسی آید

در ادامه مطلب گزارش کامل برنامه علم کوه امسالمان را از نظر خواهید گذراند.

ادامه نوشته

گزارش و تصاویر صعود به کلاهک ماکو

(این گزارش در خرداد 94 نوشته شده، پس از صعود دوباره‎ی ما به این کلاهک در فروردین 97 مطالب دیگری به ذهنم رسید که بنا بر اصل پایبندی به مطلب نشر شده گزارش اصلی را ادیت نکرده و صرفا مطالب جدید  با رنگ قرمز به گزارش اصلی افزوده شده است)


طبق برنامه ریزی ای که داشتیم تعطیلات میانه خرداد را به ماکو رفتیم تا بزرگترین کلاهک سنگنوردی ایران را از نزدیک ببینیم.

به همین منظور با محسن حلاوت تبار و مریم نوری زنجان را به مقصد تبریز ترک و سپس با عوض کردن اتوبوس به سمت شهر زیبا و مرزی ماکو رهسپار شدیم. فاصله تبریز تا ماکو جاده ای زیبا و 230 کیلومتری ست که به دلیل قدیم بودن جاده اش حدود سه و نیم ساعت با اتوبوس قابل پیمودن است.

قبلا با آقای اصغر مهدیزاده مسئول فنی این کلاهک و ساکن شهر ماکو هماهنگ  و اطلاعات کافی دریافت کرده بودیم.

کلاهک ماکو برای اولین بار توسط بیوک بهزاد و همطناب تبریزی اش آقای شیوری در سال  1347 یا 48 صعود شد و سپس مسیر دیگری توسط کیومرث بابازاده و تیمشان گشایش شد. (قبل از سفر و حین فعالیت اطلاعات یا اثری از این مسیر ها به ما نرسید)

روی کلاهک دو مسیر تجهیز شده وجود دارد :

 1- مسیر تبریزی ها: که سال 73 گشایش شده، در قلب کلاهک است اما میانی هایش همگی قدیمی و تقریبا نامطمئن، اخیرا نیز با ابتکار! مسئولین شهر چراغ های ال ئی دی در جوار آن در سرتاسر مسیر نصب شده تا از دور پرچم کشور را تداعی کند همین موضوع و وجود سیم و کابل و چراغ در اطراف این مسیر قدیمی مزید بر علت شده تا عملا این مسیر زیبا و پرچالش قابل صعود نباشد

2-مسیر ماکویی ها: که کار گشایش آن سال 90 به پایان رسیده در قسمت غربی دیواره قرار داردو از حیث میانی ها و طاقچه فلزی های کار گذاشته شده در کارگاه ها کاملا تجهیز و قابل اطمینان است.

ظهر چهارشنبه 13 خرداد 94 به شهر رسیدیم فاصله ترمینال شهر تا پای کلاهک را می توان با تاکسی های ترمینال پیمود، مسیر کوتاهیست و قیمت مصوب کرایه تاکسی 3 هزار تومان است. (در سال 97 به 5 هزار تومان افزایش یافته بود)

کلاهک کاملا مشرف به شهر بوده و فاصله آن تا آخرین لاین خانه ها و مرکز خرید 10 دقیقه پایین رفتن از پله های باستانی قلعه است.

 

 

طول اول که در انتها به نردبان فلزی ختم می شود 40 متر است که طبیعی صعود می شود. بالای این طول طاقچه عریض سرتاسری است که مناسب چادر زدن است. با قرار دادن ظرف زیر چکه های آب همیشه جاری برخی قسمت های کلاهک می توان زحمت پایین رفتن این 40 متر را کم و به اب دست پیدا کرد. بعد از ظهر را به ست کردن لوازم و مرور روش صعودمان سپری و شب به خواب می رویم. (اخیرا به لطف کوهنوردان منطقه بخصوص آقای اروج قاسم زاده  پله‎ها برداشته شده تا از صعود افراد آموزش ندیده جلوگیری شود که جای تقدیر دارد، برای صعود این قسمت بد نیست 4-5 عدد پلاک شماره 10 برای بولت های لخت قسمت های پایانی همراه داشته باشید وگرنه مجبورید یک سوم مسیر را بدون هیچ میانی ای صعود کنید)

 

 

صبح روز پنجشنبه باتوجه به اینکه عجله ای در کار نیست و قرار است دوطول صعود و در طاقچه فلزی پایان طول سوم شب مانی کنیم ساعت 7 بیدار می شویم و به پای مسیر می رویم. ساعت 8 اولین کوئیک درا را در رول می اندازم و بالا می روم. ابتدای مسیر سقف است و میانی هایش به نظر قدیمی است. اما مطمئن است اول مسیر کمی وقت گیر است اما عبور می کنم پس از عبور از سقف اولیه مسیر تا کارگاه اول که با طاقچه آبی رنگ مشخص است رول کوبی شده و بولت های ده سانتی دارد. 

 

 

 

روی طاقچه جا برای نشستن دو نفر وجود داردو محسن و مریم با فاصله چند متر از هم صعود می کنند هر دو را حمایت می کنم تا به کارگاه می رسند. طول دوم کمی  بیشتر از 40 متر است. فاصله میانی ها کم است بنابراین یکی در میان کوئیک درا در رول ها می اندازم و با 28 کوئیکی که در اختیار دارم ابزار کم نمی آورم.

 

 

 

طول بعدی وقت گیر تر و سخت تر است حضور پرستوها در اطراف مسیر حال و هوای صعود را دلچسب تر کرده در این طول کوئیک درا کم آوردم و به سختی به طاقچه قرمز رنگ رسیدم. بهتر است در این طول و طول های بعدی اسلینگ های بلند برای جلوگیری از شکست طناب همراه باشد. این طول هم تقریبا 50 متر است. طاقچه اینجا  بزرگتر و جا برای دراز کشیدن و خوابیدن دو نفر وجود دارد. فاصله طاقچه تا دیواره را که حدود نیم متر است   طناب می کشم و چیزی شبیه لندی مهیای خواب نفر سوم ما می شود. 

 

 

زیبایی شهر که اکنون زیر پایمان است و صدای پرنده ها ما را با لبخند به خواب می برد.

روز سوم کارمان زیاد است باید به قله برسیم، دور بزنیم و به پای کار برویم و به اتوبوس بعداز ظهر تبریز برسیم. بنابراین سه صبح بیدار می شویم و سه و نیم صعود را شروع می کنیم. میانی ها همچنان رول بولت، قابل اطمینان و نزدیک هستند. طول چهارم 40 متر است و طاقچه پایان طول همانند طاقچه اول جا برای نشستن دو نفر دارد و به رنگ نارنجی رنگ آمیزی شده. (هر سه طاقچه به وضوح از فاصله دور قابل رویت هستند)

محسن و مریم هم خیلی سریع صعود می کنند و قبل از طلوع هر سه در ابتدای طول آخر هستیم. طول آخر طولانی است و طبیعی و مصنوعی صعود می شود و شکست طناب هم زیاد است. در این طول نیز مشکل کمبود کوئیک درا داشتم. یکی دو جا هم نیاز به نصب میانی بود مگر اینکه توانایی و استقامت سرطناب بالا بوده و بتواند این قسمت ها را طبیعی صعود کرده و به میانی بعدی برسد.

کارگاه آخر هم از سه رول بولت تشکیل شده و زیر سیم بکسل 3 متری ای قرار دارد که به قله منتهی می شود. پس از صعود این طوله پا بر روی قله زیبا و بکر می گذاریم اما حیف که زمان کم است و نمی توان این قله زیبا و مناظر بدیعش را کامل دید.

 

 

 از رخ شرقی قله پایین می رویم و پس از دور زدن کلاهک در پای آن تروارس می کنیم و به ابتدای مسیر می رسیم. لوازم خود را از محل شبمانی برداشته و به سمت ترمینال شهر حرکت می کنیم. (اگر نمیخواهید مسیر طولانی انتهای گرده سنگی تا پای مسیر را بپیمایید می توانید با ادامه دادن مسیر پاکوب در کنار مزار شهدای ماکو وارد شهر شده و با تاکسی خود را به بالای پله ها برسانید ماکویی ها در محاوره خود کلاهک را صخره "در ترکی قایا" می نامند)

در پایان لازم است از زحمات قابل احترام آقایان اصغر مهدیزاده ، ناصر مهدیزاده، افشین  اسماعیلی دوخت  ، موسی وحدانی و همه عزیزانی که برای گشایش این مسیر و میزبانی و راهنمایی تیم هایی که به منطقه می روند زحمت کشیده اند تشکر کنم.

شماره تماس  آقای اصغر مهدیزاده مسئول فنی کلاهک ماکو:  09141630781

شماره تماس آقای موسی وحدانی از گشایندگان مسیر و از کوهنوردان منطقه: 09149624734 (آقای وحدانی دیگر در ماکو زندگی نمی کنند)

شماره تماس آقای اروج قاسم زاده از گشایندگان مسیر و کوهنوردان منطقه 09144856830
شماره تماس آقای افشین اسماعیل دوخت از کوهنوردان منطقه 09014471962

 

گزارش و تصاوير صعود ديواره شمالي شاخك

آيا اين مسير ديواره است يا تنها يك شيب برفيست؟

تا قبل از صعود ما نيز شبهاتي در اين مورد كه مسير صعود به شاخك ديواره ايست يا نه مطرح شد در تمامي گزارش هاي در دسترس صعود و تلاش، اين  مسير  ديواره ناميده شده است. (رجوع كنيد به گزارش صعود حميد اولنج، شهرام عباس نژاد، كاظم فريديان و امير مقيمي در اينترنت) در واقع علت اصلي شبهه، رگه اي برفيست كه از ابتدا تا قله و به موازات ديواره شاخك كشيده شده و وقتي از دور نگاه كنيد به نظر مي آيد كه مسير صعود همين رگه برفي است. در حاليكه اين رگه برفي در دو قسمت توسط آبشار يخي و گرده صعب العبوري قطع شده و جليل كتيبه اي نيز پس از پايان سه طول برفي پرشيب ناچار به درگيري با ديواره شده و اين درگيري به غير از يك طول كه يخ و برفيست كماكان تا قله ادامه مي يابد.

 

براي بزرگنمايي روي عكس كليك كنيد



گزارش و عكس هاي برنامه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

گزارش صعود زمستانه به قله دماوند از مسير شمالشرقي

ساعت 5 صبح روز سه شنبه 10 دي ماه به اتفاق 8 نفر ديگر از دوستان با يك ميني بوس زنجان را ترك ميكنيم.

هدف تيم تلاش روي قله دماوند است از دو مسير جنوبي و شمال شرقي

بعد از ظهر به پلور مي رسيم محمد ژاله رفعتي، سعيد نبي لو، بابك عسگري نژاد و حسين كريمي پياده شده و به قرار گار پلور مي روند تا فردا به سمت مسير جنوبي حركت كنند.

مهدي بيگدلي، بهادر احمدي، ياسر جعفري، مصطفي بيات و من نيز در ابتداي فرعي ناندل در جاده هراز پياده مي شويم و با خوشامدگويي آقاي صالحي كوله هايمان را بار نيسان مي كنيم.

ساعتي از شب گذشته كه در منزل آقاي صالحي هستيم تا شب فرصت كافي براي جمع و جور كردن لوازم و تهيه شام داريم و بعد مي خوابيم.

قبل از اينكه ساعت به 3 صبح برسد بيدار شده ايم و پس از خوردن صبحانه به راه مي افتيم.

جاده خاكي روستا كه تمام مي شود از رودخانه عبور مي كنيم و شيب اولين تپه را بالا مي كشيم برف مي بارد. برف كوبي از همين اول كار شروع مي شود. هوا روشن مي شود اما خبري از ديد كافي نيست بارش برف و مه غليظ ادامه دارد.



ادامه نوشته

تصاوير و گزارشي كوتاه از برنامه سندان

روز جمعه افتخار اين را داشتيم كه در معيت اساتيدي چون آقاي سيد حميد صديقيان و مهدي سلطاني برنامه خوبي را در سندان اجرا كنيم.

تصاوير و گزارشي كوتاه از اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد.

ادامه نوشته

گزارش اولين صعود زمستانه ديواره شاخك علم كوه

آنچه از نظرتان خواهد گذشت گزارش صعود حميد اولنج، كاظم عرب و مسعود خرمرودي است از صعود زمستانه شان به ديواره شاخك علم كوه.

اين صعود در اسفند سال 1374 و طي يك برنامه 17 روزه صورت گرفته است. ديواره شاخك پيش از اين صعود زمستانه نداشت اما بارها در تابستان صعود شده بود. اين گزارش در يكي از دفاتر ثبت گزارش رودبارك نوشته شده بود كه عامر ازوجي عزيز زحمت اسكن و ارسال آن براي بنده را كشيد كه همينجا از او كمال تشكر را دارم.


تصوير صفحه آخر اين گزارش


اين ديواره شاهد يك صعود زمستانه ديگر نيز بوده كه در سال 1380 و در جريان صعود سراسري تيم ملي كوهنوردي صورت گرفته است. گزارش اين صعود را نيز مي توانيد در وبلاگ علم چال و به قلم شهرام عباس نژاد بخوانيد.
ادامه نوشته

عكس و گزارشي كوتاه از صعود به قله ساوالان

تعطيلات گذشته را در معيت دوستان صرف تلاشي بر روي ساوالان كرديم.

برنامه اي كه به همت انجمن كوهنوردان زنجان برگزار شد و طي آن 14 نفر بر روي قله قرار گرفتند.

هدف اين صعود آشنا كردن دوستان كم تجربه تر با صعودهاي زمستاني بود كه با تلاش هاي سعيد نبي لو سرپرست اين برنامه به خوبي انجام گرفت.



گزارشي كوتاه و تصاوير ديگر از اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد

ادامه نوشته

گزارش صعود به قله دماوند از مسير شمالي

عصر چهارشنبه (27 شهريور) است كه با فرشاد ميجوجي صحبت مي كنم و از صعود فردايشان به همراه احسان پرتوي نيا به دماوند مي گويد. تعارفي ميزند و من هم كه مدت هاست دلم براي اين ديوِ دلبر تنگ شده رد نمي كنم. مخصوصا وقتي قرار باشد كسي مثل احسان پرتوي نيا در برنامه باشد برنامه اي كه مي تواند هر دقيقه و ثانيه اش پر از نكته اي براي يادگيري باشد و اخلاقي براي الگو برداري. دو ساعت براي خريد، جمع كردن كوله، و رفتن به ترمينال زمان اندكيست اما انجام مي شود.

ادامه نوشته

گزارش صعود به قله علم كوه از سه مسير ديواره، گرده و سياه سنگ

برنامه صعود به قله علم كوه در برنامه شش ماهه اول امسال انجمن كوهنوردان زنجان قرار گرفته بود و بنا بود اين قله از سه مسير ديواره، گرده آلمان ها و سياه كمان صعود شود. در روزهاي آخر به دليل اينكه تنها آشنايان به مسير سياه كمان نتوانستند همراهي مان بكنند قسمت سياه كمان را به سياه سنگ ها تغيير داديم. مسير ديواره را نيز با توجه به تحقيقات مفصلي كه انجام داده بوديم مسير لهستاني ها 52 -فرانسه را علي رغم اينكه هيچكدام قبلا صعود نكرده بوديم انتخاب كرديم. در ادامه گزارش و تصاوير اين برنامه از نظرتان خواهد گذشت:


ادامه نوشته

درد دلي از حسن نجاريان بر فراز خان تانگري


مطلب ارسالي آقاي حسن نجاريان به وبلاگ (به انضمام تصاوير) 


"بازگشتم از سفر

سفر از من باز نمی گردد

بیش از ان رو که گامت و راهت در مسیری باشد که رسد به

قلب های مهربان و یادمان عاشق

.

دو صد متری مانده بود بر بلندای این سختون لجوج و بی انتها" مبارکش باد این نام زمخت و سخت "سلطان ارواح خانتنگری"

 گفتمش دل نگران یارم بر گردیم...!

قطرات زلال چشمان بر حریر سرد صورتش جاری نرسیده  بر سبیل پر پشتش قندیلکی میهمان گونه ی نازنینش. برویم. راه امن است و راهنما بسیار. ما باید رسیم بر آن بلند بی انتها شاید تعدادی دستشان کوتاه از قرص و تخت و دارو. بلکه دعای و تلاش سخت ما کار ساز شد و شفایی پیدا. لب از سخن فرو بستم و به تاخت رفتم و پیام دوستی زمزمه می کردم...

"دلم خیلی سخت گرفته است ندانم چرا.؟ شاید بخاطر گرفتار شدن سه کوهنورد در کوه های پاکستان باشد. نگران سفیران مهرانه و خیریه ها هستم که در راهند. خانتانگری. تیان شان نگرانم بخدا. رفته بودم مرکز مهرانه، بیمار بهبود یافته ی را دیدیم که برای خیرین دعا میکرد دل نگرانیم برطرف شد ودلم قرص شد که دعای بیماران پشتیابان این سفیران بی ادعایند.

 سلام و درود بر قلبهای مهربان از سفیران  کوههای سخت و لجوج

نخست دستهای مهربانتان را می بوسم، که یارمان بودید از پیام های کوتاه که هر عصر موج عشق و شور بر ما جاری می ساخت تا تلفن های دلگرم کننده، تا اصرار های جدی که بالا نروید هوا دگرگون است که اگر نبود این دقت های آخری ما هم چون دیگر کوهنوردان خوب جهان که هر یک چند صعودی بزرگ در کارنامه خود داشتند حتما ما نیز با گردن خم از صعود قله خانتگری کوه سلطان ارواح باز می گشتیم...

راستی چرا سلطان ارواح؟

 باور بدار اگر تو نیز عاشق بودی و می خواستی جام اول عاشقی و بد مستی را همان اول کار  سر کشی میدانستی اسم بی معنی نیست سلطان ارواح ...

القصه: از کارکارا قبل بلند شدن ارابه آهنین و غول پیکر که هم حُکم تاکسی منطقه، بارکش و امداد گر متبهر دارد، (تا ارتفاع 8000 متر بالا می رود) و تو بی باورانه که هر آن سقوط می کند. هنوز ننشسته گفتند بالا برف است و بارش شاید رفتنمان کنسل شود.... " 

ادامه نوشته

گزارش صعود به قله بوز سينه در اورميه

"...با تاریک شدن هوا سریع شام را صرف کرده و به کیسه خواب خزیدیم . با صدای پرنده هایی که دم صبح آواز سر داده بودند بیدار شده  و برای صعود آماده شدیم و ساعت 6:50 دقیقه با مجهز شدن به کلیه ابزارها و تجهیزات شامل هارنس و کرامپون و... حرکت کردیم.

 مسیربه سمت شرق و کلا برفی بود که ابتدا کاملا کفی و سپس شیب دار و کمی به سمت جنوب مایل میشد، ساعت 9 به کاسه پای دهلیز ها رسیدیم ،Gps ارتفاع را 3130 متر نشان میداد، پس از بررسی دهلیزها قرار شد دهلیز سمت راست صعود کنیم، نکته ای که شایان ذکر است عدم وجود یخ در دهلیزها بود که پیچ یخ هایی را که همراه برده بودیم را بلااستفاده گذاشت و مجبور شدیم از گلنگ ها و تبر یخهایی که همراه داشتیم برای برقراری کارگاه و میانی بصورت کارگاه T  یا کلنگ مدفون استفاده کنیم!

ساعت 9:30 صعود دهلیز شروع شد، با ایجاد کارگاه و حمایت بنده آقا معبود طول اول را با دومیانی بصورت سر طناب صعود کرده و کارگاه دوم را ایجاد و طناب ثابت شد و دونفر با استفاده پروسیک این طول را صعود کردند و بنده که ته طناب بودم کارگاه پایین را جمع کرده و صعود کردم. طول بعدی را بنده سر طناب بودم و به همین صورت تا طول چهارم پیش رفتیم، این توضیح لازم است که از طول سوم وارد قسمت اصلی و پر شیب دهلیز شدیم و برای تمرین بیشتر بود که از پایین کُرده ای صعود کردیم! از طول پنجم به دو کُرده دو نفر تقسیم شدیم و ادامه دادیم، طول های 7و8 مسیر پر شیب ترین طول ها بودند و طول 9 هم بدلیل وجود نقاب برفی در قسمت پایانی دهلیز و خطر فرو ریختن آن با یک تراورس به سمت چپ در ساعت 15:15 به اتمام رسید پس از جمع آوری طناب و... 15:30 در قله بودیم  که Gps ارتفاع را 3485 متر نشان داد، عکس قله را گرفته و سریعا از راه یال غربی به سمت کمپ سرازیر شدیم 16:45 در کمپ بودیم و از آنجا راه برگشت را در پیش گرفیتم، و بدین ترتیب برنامه ای آموزنده شیرین و به یاد ماندنی به پایان رسید."



- عكس و گزارش از حسين كريمي است

- عكس ها و گزارش كامل را در سايت انجمن كوهنوردان زنجان ببينيد.

گزارش و تصاوير برنامه صعود به هرم هاي سبلان

ديروز جلسه ارائه گزارش صعود به هرم هاي سبلان در دفتر انجمن كوهنوردان زنجان برگزار شد.

با تشكر از حضور مسئولين هيات كوهنوردي، گروه اورست، گروه هورامان، آقايان افشاريان، اديبي، لطفي رضايي، بيات منش، ميربها، مترجمي، كرم زاده، بيگدلي، سلطاني، امامي، درباني، مقدم، مقدادي و همه عزيزاني كه منت بر ديده ما نهاده و در اين جلسه شركت كردند.

گزارش برنامه

بر درب آفتاب پي باج مي رويم   ما نيز بدون بال به معراج مي رويم

 

اجراي برنامه هاي بزرگ كوهنوردي در ايران، به دليل عدم حمايت ها و كم توجهي هايي كه عموما به ورزش كوهنوردي مي شود دشواري ها و خطرهاي خاص آن شايد از نظر بسياري مصداق ديوانگي باشد اما از نظر خيل مشتاقان اين ورزش همان مصداق رفتن بدون بال به معراج است. اما بگذار هرچه مي خواهند بنامندش ما مي رويم چون دلمان جاي ديگر است  ما مي رويم هركه بماند مخير است.

انگيزه هاي اجراي برنامه اي كه بتوان در خلال آن هر سه هرم منطقه سبلان را در شرايط زمستانه صعود كرد از سال 87 در من شكل گرفت. هنگامي كه در جريان اردوهاي انتخابي تيم ملي اميد ايرج معاني يكي از بزرگترين كوهنوردان امروز ايران از تلاش هاي مكرر و ناموفق اش بر روي اين هرم ها سخن مي گفت. اينگونه بود كه پيشنهاد اجراي آن به عنوان برنامه هدف امسال انجمن باتوجه به ظرفيت هاي خوبي كه در نفرات انجمن ديده مي شد را دادم كه پس از سبك و سنگيني و مقايسه با برنامه هاي پيشنهادي ديگر با ترديد بسيار اما پذيرفته شدو در تقويم شش ماهه دوم انجمن جاي گرفت...



تشکر ویژه از آقایان عظیم قیچی ساز، ایرج معانی و سلیمان قرجه داغی عزیز بابت لطفی که به ما داشتند و قبل از اجرای برنامه اطلاعاتشان در مورد مسیر را در اختیار ما قرار دادند.

ادامه نوشته

بلقيس به مثابه يك خوان!

ديروز برنامه صعود به قله بلقيس يا همان (بالقيز) با 13 نفر از اعضاي تيم انجمن برگزار شد.

برنامه اي كه به لطف هوا! و اجراي يك روزهِ برنامه دو روزه، بسيار جدي و چالش برانگيز از آب در آمد. به جرات مي توان گفت جدي ترين برنامه انجمن شش ماهه دوم تا به امروز بود. ظهر روز پنجشنبه 14 دي ماه زنجان را به قصد مجموعه تاريخي تخت سلمان از جاده دندي ترك كرديم.

طبق معمول هرباري كه به اين منطقه مي رويم مورد استقبال دوستان مهربان تكابي قرار گرفتيم و پس از بازديدي كوتاه از «تخت سليمان» به روستاي قراول خانه رفتيم. تا در مدرسه اين روستا مستقر شويم. سعيد محبي و دوستش مثل هميشه ما را شرمنده محبت هاي خود كردند.

ساعتي قبل از طلوع صبح روز جمعه حركت خود را آغاز كرديم و پس از طي مسير طولاني اي كه معمولا در اين فصل دو روزه طي ميشود ساعت 12 به قله رسيديم. روي قله بقاياي معبدي قديمي و چند هزارساله وجود دارد كه تندي باد و سردي هوا مانع از توقف بيش از چند دقيقه ما مي شود.



براي آشنايي بيشتر با اين قله و محوطه تخت سليمان از نوار ابزار سمت چپ وبلاگ يا از اين لينك استفاده كنيد

در ادامه مطلب عكس هاي بيشتري از اين برنامه با توضيحي مختصر از نظرتان خواهد گذشت.

ادامه نوشته

اولين اردوي تيم هيماليانوردي شمالغرب

با تلاش هاي كوهنوردان خوب استان آزربايجان غربي استارت برگزاري اردوهاي انتخابي هيماليانوردي شمالغرب كشور زده شد.

اولين اردو در جبهه جنوبي قله سبلان (آلوارس) برگزار شد. از زنجان من و مهدي بيگدلي در اين برنامه حضور داشتيم برنامه اي كه به لطف زيبايي مسير و برف سنگيني كه در منطقه نشسته بود زيبا و خاطره انگيز شد.


تصاويري كه در ادامه خواهيد ديد را مهدي بيگدلي از اين اردو به تصوير كشيده است.

ادامه نوشته

قله كي تي (K.T)

طبق تقويم شش ماهه دوم انجمن كوهنوردان زنجان برنامه صعود به قله كي تي با حضور 27 نفر برگزار شد.

هدف از اجراي برنامه ضمن ارائه نكته هاي آموزشي كوهپيمايي و كار تيمي شناسايي و معرفي قله هاي استان زنجان بود.

متاسفانه به سبب ايجاد فاصله بين نسل قديم و نسل حاضر كوهنوردي زنجان بسياري از قله هاي شناسايي و صعود شده در سال هاي اخير به انزوا رفته اند و كمتر كسي اطلاعاتي در مورد آنها دارد و صعودهاي كوهنوردي در زنجان محدود به سه چهار قله معروف شده است. بنا براين با همكاري و همت دوستان انجمني چند برنامه شناسايي و معرفي كوه ها و مناطق كوهنوردي زنجان در تقويم شش ماهه دوم انجمن گنجانده شده است. اين برنامه يكي از آنها بود كه به سرپرستي آقاي مرتضي احمد لو برگزار شد.

تصاوير مربوط به اجراي برنامه در تاريخ 26 آبان 91 مي باشد. همچنين در ادامه مطلب مي توانيد معرفي اين قله را از نظر بگذرانيد.


با تشكر از آقاي جهفر نجفي پيشكسوت مورد احترام زنجاني كه اطلاعات اوليه در مورد منطقه را ارائه كردند.

ادامه نوشته

گزارش صعود به دماوند از گرده شرقي

22 تا 24 شهريور ماه آخرين برنامه شش ماهه اول 91 انجمن كوهنوردان زنجان برگزار شد. موضوع اين برنامه صعود به قله دماوند از دو مسير جنوبي و شرقي بود.

قبلا گزارش كلي برنامه و مسير جنوبي در اين وبلاگ منتشر شد. (اينجا بخوانيد). در ادامه گزارش مسير شرقي به همراه عكس و كروكي  را به قلم آقاي سعيد نبي لو بخوانيد.

گرده شرقي از يال هاي فرعي دماوند مسيري است بكر و دست نخورده، اين جبهه به دليل نبود جانپناه،  پناهگاه و چشمه، وجود شن اسكي هاي طولاني، تيغه هاي ملارد بسيار دشوار بوده و كمتر صعود شده است.

روز اول برنامه (22 شهريور 91) ساعت 7:20 صبح از زنجان به مقصد پلور حركت مي كنيم. ساعت 15 به قرارگاه پلور مي رسيم، نهار را صرف مي كنيم و با آژانس به خانه مصطفي لاريجاني عزيز در رينه مي رويم، مصطفي دم در منتظرمان است با او خوش و بشي كرده سوار لندرور شده و از روستاي ملارد مي گذريم و به سمت پاي كار حركت مي كنيم.


مهدي، امير و من تا به حال هيچكدام اين مسير را صعود نكرده ايم و تنها به يك كروكي از آقاي سعيد درگاهي و مجيد پيري كه قبلا مسير را صعود كرده اند بسنده مي كنيم...

ادامه نوشته

گزارش صعود به دماوند از دو مسير جنوبي و شرقي

برنامه صعود به دماوند به عنوان آخرين برنامه در تقويم شش ماهه اول امسال گنجانده شده بود. هدف اين برنامه آشنا كردن حداكثري اعضا با شرايط ارتفاع و دماوند بود. دوره 10 روزه ثبت نام اين برنامه با اطلاع رساني در مورد هدف برنامه و اينكه صعود قله هدف اصلي برنامه نيست سپري شد و 34 نفر براي شركت در اين برنامه ثبت نام كردند.

روز چهارشنبه 22 شهريور ماه 91 با يك دستگاه ميدلباس و 29 نفر از مقابل مجموعه ورزشي انقلاب حركت كرديم تا دو نفراز سلطانيه و 3 نفر از دوستان كه در تهران بودند به ماملحق شوند.

اسامي شركت كنندگان:

1.     حسين كريمي

2.     مرتضي ضيايي فر (صعود قله)

3.     ميثم پوسانه (صعود قله)

4.     عارف قرباني

5.     بابك عسگري نژاد

6.     معبود توحيدي نژاد

7.     سعيد امامياري (صعود قله)

8.     فاطمه موسوي

9.     سهند اسماعيلي

10.  توحيد گرانمايه

11.  محمود مرادي از سلطانيه (صعود قله)

12.  سعيد نبي لو (صعود قله از مسير شرقي)

13.  مهدي بيگدلي (صعود قله از مسير شرقي)

14.  مرتضي احمد لو (صعود قله)

15.  ليلا آزادي

16.  ليلا پناهي (صعود قله)

17.  مرضيه كريمي (صعود قله)

18.  طاهره نادري شهاب

19.  عبدالحسين هاشمي زاده

20.  بهنوش غمخوار (صعود قله)

21.  وحيد محمدي (صعود قله)

22.  حامد عليپور (صعود قله)

23.  محسن سليماني (صعود قله)

24.  امير زماني از سلطانيه (صعود قله از مسير شرقي)

25.  رباب قاسملو

26.  محمود تطهيري (صعود قله)

27.  حسن تاره

28.  ياسر جعفري (صعود قله)

29.  محمد ژاله رفعتي (صعود قله)

30.  مهدي نظري (صعود قله)

31.  مجتبي نديري از قم (صعود قله)

32.  علي خادم از اراك (صعود قله)

33. الهام كرمي

34.   محسن سعيدزاده (سرپرست)

 

راس ساعت 15 به قرار گاه پلور رسيديم و قرار شد همان روز پس از آماده شدن به سمت گوسفند سرا حركت كنيم...

ادامه نوشته

زيبايي ناب

منطقه هشترخان (يا هشترخانا) دشتي ست داراي سبقه تاريخي شناخته شده در ميان مردم آزربايجان دشتي كه از منطقه طارم استان زنجان شروع و بيش از 700 كيلومتر آنطرف تر (به سمت شمال) تا حوالي شهر لنكران (در كشور جمهوري آزربايجان) امتداد مي يابد. اين دشت كه دره هاي پرآب، آبشارهاي حيرت انگيز و بهار زيبا و حيات وحش منحصر بفردش در لابلاي اشعار، آهنگ ها و داستان هاي مردمان اين مناطق هم رسوخ كرده به حق يكي از زيبا ترين جاذبه هاي طبيعي دنياست.

قسمتي از دشت وسيع هشترخان (يا هشترخانا) كه در استان زنجان قراردارد با دره اي به همين نام شناخته مي شود. دره اي  كه به دليل صعب العبور بودن جاده هاي دسترسي به آن و دوره افتادگي اش هنوز بكر مانده و كمتر گردشگري به آن پاي گذاشته است و مي توان گفت غير از چند ده كوهنورد يا طبيعت گردي كه هر سال در اين چند ماهه از آن گذر مي كنند غيربومي ديگري را نمي توان آنجا يافت.

هشترخان با آبشارهاي بلند و پرآبش شناخته مي شود، آبشارهاي حيرت انگيزي كه در امتداد دره هشترخان پراكنده اند و زيباي و عظمت آنها كم نظير است.

برای رفتن به هشترخان باید از جاده زنجان به طارم استفاده کنید. پس از سپري كردن حدود 35 كيلومتر از اين جاده به منطقه اي به نام (خان چايي) مي رسيم اينجا بايستي وارد فرعي اي كه به سمت راست و به روستاهاي امام و يحيي آباد مي رود شد.  پس از  11 كيلومتر به روستاي امام خواهيم رسيد. تا اينجا جاده آسفالته است ولي ادامه مسير 15 كيلومتر اين روستا تا روستاي يحيي آباد خاكي و نامناسب است و بايستي به وسيله نيسان ادامه مسير را پي گرفت. مسير كوهپيمايي از روستاي يحيي آباد موازي با رودخانه اي كه در خط القعر دره قرار دارد  تا منطقه سرخه ديزه ادامه دارد. به دوستانی که برای اولین بار قصد وارد شدن به منطقه را دارند توصیه میشود بدون راهنما از اجرای برنامه پرهیز کنند.


در ادامه تصاویری ببینید از برنامه ای که طی دو روز گذشته در این منطقه اجرا شد. در این برنامه دوستان خوبم آرزو و مهدی از کرج (نویسندگان وبلاگ ایران سرای جاودان) و عابدینی (نویسنده وبلاگ پیام نما) قدم بر دیده ما نهاده بودند.

ادامه نوشته

اولين روز سال بر بام ايران

باخبر شدم تيمي دو نفره از زنجان توانسته است در اولين روز سال بر فراز بام ايران قرار بگيرد.

جعفر محمدي و ناصر بهرامي دو كوهنورد زنجاني توانستند اين برنامه دشوار را با موفقيت به انجام برسانند ضمن تبريك اين صعود و آرزوي موفقيت براي هر دوي اين عزيزان نظر شما را به ديدن تصاوير بيشتر و شرح مختصري از چگونگي اجراي اين برنامه كه توسط آقاي جعفر محمدي به وبلاگ ارسال شده است در ادامه مطلب جلب مي كنم.

ادامه نوشته

رویای سفید (گزارش گذر شمالی به جنوبی قله دماوند)

دماوند شمالی...ترکیبی از دو کلمه سفید! حسی که این ترکیب در ذهن ایجاد می کند پر است از عشق، پراست از سرما، پر است از هرم قلب در سرمای جانسوز بلندی ها

ماه ها پیش وقتی برنامه شش ماهه انجمن کوهنوردان زنجان در حال تنظیم بود این برنامه به ذهنم خطور کرد نه اینکه برنامه ای تازه و غریب باشد و به ذهنم خطور کند ارادت من به این برنامه از آنجایی بود که این برنامه صد بار هم اجرا شده باشد باز هم با لبخند غرور آفرین همراه خواهد بود.

در طول این چند ماه یک روز نبود که به فکر این برنامه و مهیا کردن مقدمات آن نباشم. کم کم غبار از چهره زمان کنار رفت و به چند روز قبل از زمان اجرای آن رسیدیم. چند برنامه آمادگی و شناخت داوطلبان شرکت در برنامه اجرا شده بود گفتنی ها گفته شده بود قوانین و قواعد دماوند زمستانی شناسانده شده بود و اکنون آنچه بر سر راه اجرای برنامه بود تدارکات بود و عوامل طبیعی. بدی هوا دوبار برنامه را کنسل کرد تا اینکه هوای نه کاملا خوب که صرفا بزن در رو به ما رخ نشان داد. عزم جزم کردیم که برنامه ر اجرا کنیم.

ادامه نوشته

اجرای موفق برنامه صعود سه قله توسط انجمن

جمعه پیش به همراه 11 نفر از اعضای پرتلاش انجمن کوهنوردان زنجان برنامه صعود به سه قله دینگه داغ، آغ داغ و خیرالمسجد را اجرا کردیم.

برنامه سنگینی که برای آمادگی دماوند برگزار شد.

برای مشاهده گزارش و عکس های کامل برنامه اینجا کلیک کنید

صعود زمستانی مکینلی

تنها 9 هیئت اعزامی و شانزده نفر تا کنون موفق به ایستادن بروی قله ی دنالی در فصل زمستان شده اند و دراین میان 6 نفر در این راه جان باخته اند. تنها تیمی متشکل از 3 کوهنورد روس موفق شدند در فصل ژانویه بروی قله بایسند اما آنها نیز کشته شدند . اما از 9 تیم اکسپدیشن 4 نفر به صورت انفرادی به قله رسیدند ولی هیچ کدام از آنها در ژانویه یعنی درتاریکترین وسردترین زمان به قله نرسیدند.

ژانویه 2011 اولین تلاش زمستانی من در منطقه دنالی بود . من با یک صعود سرعتی تا ارتفاع 5242 متری رسیدم اما هوای بد مانع از پیشروی بیشتر من گردید در حالی که فقط 8 ساعت راه تا قله باقی بود . من به مدت  7 روز در غاری برفی منتظر یک هوای پایدار برای صعود به قله بودم و آن روز هرگز نیامد الان در حال برگشتن هستم تا خودم را برای تلاشی دیگر در 21 دسامبر 2011 آماده کنم.

من کمتر از یک ماه فرصت دارم تا خودم رو برای تلاشی زمستانی به صورت انفرادی در منطقه ی دنالی آماده کنم.


گزارش لونی داپر از صعود زمستانی مکینلی،  گزارش این صعود را که توسط حاج سعید ترجمه شده در ادامه مطلب بخوانید


ادامه نوشته

گزارش صعود زمستانه به دماوند

درد اجباری است ولی رنج کشیدن اختیاری   «بونوس تنر»

"صعود به دماوند" چیزیست که همواره دردل من وسوسه انداخته و تابحال اتفاق نیفتاده که آن را بشنوم و بی تفاوت از کنارش رد شده باشم.

باتوجه به بارش های اخیر این فکر در ذهنم می لولید که چطور می شود از آن استفاده و یک برنامه خوب زمستانی اجرا کرد. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. تعطیلی دو روزه دو شنبه و سه شنبه و همراه شدن چند دوست قدیمی همه چیز را مرتب کرد تا من فرصت شرکت در این برنامه را پیدا کنم.

ظهر روز دوشنبه 14 آذر با نوید توسلی و مرتضی ارجمند از کوهنوردان خوب استان آذربایجان غربی و شهرستان تکاب همراه می شوم تا خود را به دوستانمان در پلور برسانیم. با نوید قبلا در اردوهای تیم ملی امید آشنا شده و دوستیمان در صعود بالقیز ادامه پیدا کرده بود. جاده هراز و برف و سرمای اطرافش و نمای زیبای دماوند  از چیزی که در آن بلندی منتظرمان بود خبر می داد و لرزشی در دل ایجاد می کرد.

ادامه نوشته

گزارش کمک رسانی به حادثه دیدگان باکلور (طارم زنجان)

ساعت حدود 21 پنجشنبه آقای سعید نبی لو (از دوستان کوهنورد) با من تماس گرفت و گفت که یکی از دوستان کوهنورد به همراه دونفر دیگر در کوههای اطراف طارم در مسیری که از باکلور تا قلعه رودخان وجود دارد دچار حادثه شده و باتوجه به وخامت حال یکی از آنها نیاز فوری به کمک دارند. باوجه به فاصله زمانی بیش از 3 ساعته ما با آخرین مسیر ماشین رو بدون فوت وقت تصمیم به تشکیل یک تیم امداد نموده و با دوستان تماس گرفتم. با توجه به اینکه در عصر یکی از روزهای آخر هفته قرار داشتیم موفق به برقراری تماس با کسانی که امید داشتم همراهمان شوند نشده و بالاخره  کمی بعد از ساعت 22 من به همراه آقای سعید نبی لو و آقای حسین مقدم با ماشین شخصی ایشان به سمت آببر (مرکز شهرستان طارم) حرکت کردیم...

ادامه گزارش در ادامه مطلب



متاسفانه دوربین همراهم نبود، عکسها با موبایل گرفته شده اند.

بازتاب این حادثه در رسانه ها:

*  روزنامه اطلاعات

*  انجمن پزشکی کوهستان ایران

*  ایرنا

*  روزنامه مردم نو

*  کوه نیوز

*  کلاغ ها

*  رقص طوفان


اگر اشاره به کسانی که کار اصلی امداد و نجات را انجام داده اند نشده تعجب نکنید عادیه!

ادامه نوشته

دومین کلاس کارآموزی سنگ انجمن زنجان برگزار شد

انجمن کوهنوردان زنجان هفته گذشته دومین کلاس کارآموزی سنگنوردی خود را با حضور 9 کارآموز برگزار کرد.

اولین کلاس کارآموزی سنگ دو هفته پیش نیز با حضور همین تعداد شرکت کننده برگزار شده بود.

برای مشاهده گزارش این دوره در سایت انجمن کوهنوردان زنجان روی عکس زیر کلیک کنید.

آنچه حسین مقدم در ماناسلو دید!

عنوان گزارشیست که حسین مقدم پس از 5 ماه در مورد ماناسلو نوشته، فارغ از موضوعات و مطالب جالب و جدیدی که در این گزارش یافت می شود نگاه عاصی و ناراحت او به برخی موراد مطروحه در مورد ماناسلو خواندن این گزارش را ارزشمند می کند.

" احساس من در آن لحظه قابل وصف نیست چون معلوم نبود دوتایی میتوانستیم به کمپ برسیم یا نه  شوک حادثه کلا از ما ویرانه ای ساخته بود سست، سه شرپا به ما رسیدند هر کدام با خود یک بطری شربت گرم داشتند که جانی دوباره به ما میداد ولی همان شرپاها وقتی از ماجرا مطلع شدند بسیار ناراحت شدند بعد از آن به آنها گفتم من از جلو می روم شما با حسن بیایید و سریع راهی شدم چون صورتم طوری یخ زده بود که وقتی به کمپ رسیدم سعید و مجتبی یخ های صورتم را می شکستند بعد از رسیدن به کمپ با بی سیم به آقای مسعود بیاتمنش که حالا با دکتر در راه کمپ3 بودند و برای ما غذا می آورد صحبت کردم ، دکتر بهپور و محمود هاشمی که در بیس کمپ پای بی سیم بودند از ماجرا با خبر شدند و متاسف از اینکه کاری از دستشان برنمی آید (هرچند بدون تلاش هم نمانده و از صبح امروز با همکاری تیم هندی مستقر در بیس کمپ در تلاش بودند تا هم تیمی های هندی ای که در کمپ 3 بودند را به یاری ما بفرستند) کمپ در سکوت محض بود آقای نجاریان هم حدودا بعد از نیم ساعت به کمپ رسیدن و سپس همه به چادرها رفتیم مغشوشه ای در سر از ابهامات فردا"

گزارش کامل وی را اینجا بخوانید

گزارش صعود به علم کوه از دیواره، گرده آلمان ها و سیاه سنگ

اینجا قله علم کوه است، پس از صعود موفقیت آمیز دیواره من و فرشاد اسماعیل زاده

این یکی از خاطره انگیز ترین تصاویر زندگی من خواهد بود

گزارش و عکس های این برنامه را در ادامه مطلب ببینید

ادامه نوشته

گزارش صعود تیم هیات کوهنوردی زنجان به قله ماناسلو به قلم سرپرست این تیم


به نام خالق هستی بخش

 در اين بسته سراي بي‌رونق ، تنها اين پنجره، در بلنداي كوه ، لبخند مي‌زند. اين جا معبدي است كه تو را به فكر و تامل مي‌كشاند، به وادي حيراني و شناخت مي‌برد. پنجره‌اي كه از روزن آن مي‌تواني تمثال درهم شكستن بت‌ها و قدیس ها را ببيني! بهانه‌اي كه چشمانت را مي‌برد تا عرش، تا فغان و فرسودگي آذر بت تراش در هياهوي ديدگاني كه سيم و سكه خدايشان بود و سستي و سكون، نان شبشان ، می برد تا آنجا که دیگر چشمانت هم کم می آورند و حتی خود را جا می گذاری .

 

انگیزه ها برای انجام تلاش روی یک قله 8000 متری ، از سالها پیش شکل گرفت. سالهایی نه چندان دور که جوانان زنجانی در اردوهای مختلف انتخابی برای قلل 8000 متری حضور فعال داشتند فارغ از پتانسیل بالایشان برای کسب این افتخار ، روح حاکم بر آنان شخصیت آنان را در خور چنین برنامه هایی پرورش داده بود. طراحی برنامه صعود به یک قله بالای 7000 متر برای انگیزش 8000  متری ها .

 2 سال قبل از این برنامه ، و موفقیت کامل این تیم در آن برنامه چشم ها را برای دیدن آینده روشن تیز بین کرد. سال 1387 با برگزاری اولین اردوهای انتخابی در زنجان ، سال بعد تیمی 13 نفره را راهی موستاق آتا نمود ، و با انجام کامل رسالت خویش صعودی زیبا و بی نقص را از خود به نمایش گذاشت که نگاه تحسین آمیز همه را به خود جلب کرد و نشان داد توانایی این تیم بالاتر از این هاست.

پس گام بعدی آماده برخاستن بود. اردوهای سخت 8000 متری زنجان خیلی زود و تنها 2 ماه پس از بازگشت تیم موستاق آتا شروع شد. اردوهایی که به زعم بسیاری حتی دشوار تر از اردوهای انتخابی تیم ملی در سالهای اخیر بود و طی آن نفرات باقیمانده از هر اردو با کوله باری از تجربه قدم در اردوی بعدی می گذاشتند و طراحی هوشمندانه و انتخاب نوع اردو و منطقه آن نیز در پخته تر شدن این نفرات نقش بسزایی داشت. زنجان تجربه یک صعود 7000 متری را در کارنامه داشت و این صعود غیر از اثر مثبت صعود قله اش به خودشناسی و اعتماد به نفس را نیز با خود به ارمغان آورده بود.

ادامه نوشته

گزارش و تصاویر دوره مربیگری درجه 3 کوهپیمایی

6 روز گذشته را به اتفاق فرشاد اسماعیل زاده در قرارگاه رودبارک کلاردشت سپری کردیم. دوره ناماَ 5 روزه ولی عملا  6 روزه مربیگری درجه 3 کوهپیمایی.

ظهر روز پنجشنبه 31 تیر ماه با فرشاد از زنجان خارج و با وسیله عمومی به سمت تهران - مرزن آباد - کلاردشت و سپس قرارگاه رودبارک حرکت  و صبح روز جمعه خود را معرفی کردیم.

کلاس ها بصورت بسیار فشرده و توسط 6 نفر از مربیان در جه 2  و درجه 1 این رشته برگزار می شد. ساعت 6 صبح بیداری بود و تا 9 شب بی وقفه کلاس ها در خود قرار گاه و در مناطق اطراف برپا می شد. اندک فرصت ها در وقت نهار یا قبل از خواب نیز صرف مطالعه می شد. برخی از مباحث ارائه و کار شده در این دوره عبارت بودند از: روش تدریس، خطرات کوهستان، ابزار شناسی، هدایت و سرپرستی، کمپینگ، عبور از رودخانه، پیمایش جنگل، آموزش ساخت برانکارد و حمل مجروح، سنگنوردی و غیره

-سطح کلی نفرات شرکت کننده متوسط رو به پایین بود و بعضا برخی نفرات سطح بسیار پایین تر از مربیگری داشتند.

-کلیت برگزاری دوره مناسب و در خور شرکت کنندگان وبرگزار کنندگان بود. که جا دارد از همین جا از عوامل برگزاری تشکر کنم.

- برخی مطالب عنوان شده قدیمی و کم کاربرد می نمود. و نیاز به به روز شدن آن احساس می شد.

-نوع تعامل و  همکاری شرکت کنندگان و اساتید دوره جالب توجه و در خور تحسین بود.

گزارش تصویری این دوره را در ادامه مطلب ببینید.

ادامه نوشته

برنامه قلعه بابک انجمن برگزار شد

خوشبختانه برنامه قلعه بابک نیز با موفقیت برگزار شد. برای مشاهده عکس ها و گزارش این برنامه در  سایت انجمن کوهنوردان زنجان روی عکس زیر کلیک کنید.

از دوستانی که در این برنامه شرکت داشتند خواهش می شود در جلسه این هفته انجمن  که روز دوشنبه 20 تیر ساعت 20 در محل دفتر این انجمن  جهت ارائه گزارش و برگزاری جلسه پرسش و پاسخ حضور داشته باشند. بدیهی است حضور دیگر اعضای انجمن نیز بلامانع است.

انجمن زنجان ساوالان را از 3 مسیر صعود کرد

هفته گذشته برنامه صعود به قله ساوالان توسط انجمن زنجان اجرا و طی آن 19 نفر از مسیر نرمال، 3 نفر مسیر گرده شمالی و 2 نفر از مسیر یخچال شمالی موفق شدند این قله را صعود کنند. برای مشاهده گزارش و عکس های این برنامه در سایت انجمن کوهنوردان زنجان، روی عکس زیر کلیک کنید.

صعود کوهنوردان زنجان به قله جوپار به یاد مرحوم میر شکاری

هرچند پس از، از دست دادن مرحوم میرشکاری و بهت و غم همگیمان در فقدان دوست نازنینی چون او که عاشقانه تلاش کرد و مظلوم و مغموم در نقطه تلاقی انسان و باورهایش، به بلندی ها  پیوست انگیزه ها برای این برنامه نیز تغییر کرد ولی خللی در کلیت برنامه به وجود نیامد و برعکس مصمم تر شدیم تا برویم و اگر خودش نیست تا همراهیمان کند یادش با ما باشد... باشد که این گزارش نیز بهانه ای برای از یاد نبردن او شود بزنگاهی باشد بین خودمان و خودمان و برنجیم از اینکه گاه چه ظالمانه انسان ها را و رفتنشان را فراموش می کنیم. تقدیم به روح بلند و در بلندا آرام گرفته عیسای عزیز و همه آنانی که چه زمان حیاتش و چه در فقدانش دوستش داشتند و دارند.



ساعت 9 و نیم همه روی قله اند. قله ای که تا همین یکی دو روز پیش شبیه یک علامت سوال بود. قله ای که قرار بود بیاییم و عیسی را آنجا یاد کنیم ولی آیا این یاد کردن از او در اینجا کافیست؟ سوالی که همه باید به آن پاسخ بگوییم. آری عیسی روی قله 4135 متری سه شاخ جوپار در سرای خودش یاد شد. توسط کوهنوردانی که هیچگاه سادگی اش را، بزرگی اش را و عشقش به کوه را از یاد نخواهند برد.

ایستاده از راست: مهرداد حیدری (زنجان)-کامبیز جباری (کرمان) - محسن سعیدزاده (زنجان) - عباس ایلاقی (کرمان) - سجاد علی آبادی (کرمان)

نشسته از راست: حبیبه علوی (زنجان) - الهه حمیدی (مشهد) - حسین کریمی (زنجان) -مهدی نظری (زنجان)- جعفر محمدی (زنجان)

ادامه نوشته

برنامه پیمایش تیغه انجمن براگزار شد.

انجمن کوهنوردان زنجان هفته گذشته کلاس کارآموزی کوهپیمایی خود را (17 کارآموز) همزمان با صعود 7 نفر از اعضا به قله تکه قیه سی و پیمایش تیغه آن برگزار کرد. با کلیک روی عکس اول گزارش و عکس های پیمایش تیغه و با کلیک روی عکس دوم عکس های کلاس کارآموزی کوهپیمایی را مشاهده خواهید کرد.


اولین برنامه رسمی انجمن زنجان در گلجوک برگزار شد

دیروز اولین برنامه رسمی انجمن کوهنوردان زنجان در گلجوک برگزار شد. همزمان دوستانمان در کارگروه غارنوردی هیات کوهنوردی زنجان نیز در منطقه حضور داشتند 24 نفر بچه های انجمن و حدود همین تعداد با کارگروه غارنوردی در منطقه بودیم.

برای اولین بار بود که این همه جمعیت را در گلجوک می دیدم.  دیدن حضور این همه کوهنورد در گلجوک و فعالیتشان در مسیرهای مختلف هر کوهنورد زنجانی را شاد می کرد. گزارش و عکس های برنامه دیروز را در سایت انجمن کوهنوردان زنجان با کلیک بر روی لینک زیر ببینید:

http://zanjanalpineclub.ir/post-5.aspx

گزارش برنامه بالقیز

روزهای پنجشنبه و جمعه گذشته به همت کمیته های آموزش و کوهپیمایی هیات کوهنوردی زنجان برنامه ای با محوریت آموزش و به قصد صعود قله بالقیز (بلقیس) برگزار شد.

قله بالقیز بیشتر توسط کوهنوردان شهرهای دیگر با استناد به نوشته نقشه ها "بلقیس" هم خوانده می شود. "بالقیز" کلمه ای ترکی ست که آن را می توان به "دختر عسل" یا  "عسل بانو" ترجمه کرد. از آنجا که در عصر ورود اعراب به ایران هر محل مقدس و عبادتگاهی نماد کفر تلقی و فالفور نابود میشد این مکان هم به تخت سلیمان و بلقیس منتسب شد تا باتوجه به احترامی که اعراب به این اشخاص داشتند از تعدی به این اماکن مقدس جلوگیری شود.

ساعت 7:20 صبح روز پنجشنبه با بیش از 50 دقیقه تاخیر معمول! 33 نفر از مقابل دفتر هیات کوهنوردی با یک دستگاه اتوبوس که عقبه خوبی در ذهن کوهنوردان ندارد و معروف است به "یول دا ساخلیان" براه می افتیم. این نفوس بد دوستان کار خودش را می کند و در بدو حرکت یک ساعتی ما را در شهر می چرخاند و در ترمینال نگهمان می دارد. به اینها دو سه بار توقف نیم ساعتی در راه و حرکت با حداقل سرعت ممکن را که اضافه کنید نتیجه معادله می شود رسیدن در ساعت 13:15 دقیقه به قلعه تاریخی تخت سلیمان.

ادامه نوشته

تمرین یخنوردی در ساوالان

آنقدر رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم...

نمی دانم اگر در نزدیکی ها یخچالی برای تمرین بود باز بهانه ای برای دیدن زیبایی های ساوالان داشتیم یا نه هرچند عشق به ساوالان پایان ناپذیر است.

برگزاری یک برنامه تمرین یخنوردی برای اردونشینان هشت هزار متری زنجان فرصتی بود تا من هم تبری به یخ بکوبم.

ظهر چهارشنبه به مشغله فراوان اداره جاخالی می دهم و به اتفاق دوستان : کریم بیگدلی، رضا جعفری، مهدی رستمی، مجتبی مقدادی، حسین مقدم، معبود توحیدی نژاد، سعید کریمی و ابولفضل زمانی با ماشین سواری به سمت اردبیل و بعد لاهرود و سپس شابیل راهی می شویم.

عکس ها و گزارش در ادامه مطلب

ادامه نوشته

صعود انفرادي به سبلان

فكر اينكه پس از مديدي 3 روز تعطيلات گيرم آمده و آن 3 روز نابرده فايده بگذرد برايم ناراحتي دارد. دوستاني كه قرار بود در اين برنامه همراهم باشند به دليل مشكلاتي كه برايشان پيش آمد تنوانستند در اين برنامه شركت كنند. من ماندم و دلي كه قرار ندارد. دلي كه ماههاست تحمل كرده و در روياهايش چنين روزي را تجسم كرده. عزم جزم است و خواهش دل بسیار پس نتوانستن نشاید.

4 صبح چهارشنبه 26 آبان به عوارضی اتوبان زنجان تبریز می روم. اولین بار است که قصد رفتن به سبلان با وسائط نقلیه عمومی را دارم. پس از عوض کردن ماشین در بستان آباد و یکبار دیگر در اردبیل و بعد در مشکین شهر بالاخره خود را به شابیل می رسانم. آنطور که انتظار داشتم باتوجه به تعطیلات کوهنوردان زیادی در منطقه باشند پس لندرور براحتی پیدا خواهد شد نبود و جز 2 کوهنوردی که مسیر رفتن به سمت پناهگاه را با پای پیاده پیش گرفته بودند کوهنوردان دیگری در منطقه دیده نمی شدند.

ساعت چند دقیقه ای بعد از 3 بعداز ظهر را نشان میدهد این یعنی برای پیاده رفتن تا پای گرده شمالی زمان خیلی کم است ولی از طرفی چاره ای نیست راه میافتم تا هر جا که زمان داشته باشم بالا بروم.

وجود چادر، کرامپون، لباس اضافی و آب زیاد کوله ام را سنگین کرده است واین از سرعتم می کاهد. ولی هربار که سربلند می کنم و چهره خندان ساوالان را روبرویم می بینم همه نگرانی هایم از بین می رود و نیرویی تازه می یابم.

پس از 3 ساعت هوا کاملا تاریک و سرد شده. باتوجه به سرراست بودن مسیر ادامه می دهم تا به محل چادرهای زیر یخچال برسم. حدود ساعت 8:10 شب به آنجا می رسم. قبلا چند بار اینجا بوده ام ولی این بار حس دیگری دارم. این بار نه شوخی های حسین است و نه درد و دل های فرزاد و نه هیاهوی بچه های اردو نشین این بار تنها منم و ساوالان که هر از چند گاهی می گوید" داریخما من وارام"



پي نوشت:

لازم به اشاره است صعود در اين فصل و بصورت انفرادي در چنين مسيرهايي نياز به دقت و احتياط بيشتري دارد. لذا اين صعودها براي كوهنورداني كه براي اولين بار در حال تلاش بر روي چنين مسيرهايي هستند توصيه نمي شود.

یاد آور میشوم چنین صعودهایی به دلیل قرارگیری در فصل کم رفت و آمد اگر انفرادی اجرا شوند بسیار هزینه بر خواهند بود زیرا در مسیر مشکین شهر به شابیل و شابیل به پناهگاه  باید کرایه صندلی های خالی را هم بدهید. یا اینکه مثل من از شابیل با پای پیاده راه بیفتید.

ادامه نوشته

عكسهاي برنامه صعود به قله درفك و كروكي مسير

پنج شنبه و جمعه گذشته فرصتي پيش آمد تا به همراه دوستان دوست داشتني دانشگاه آزاد زنجان به درفك برويم.

بامداد پنجشنبه از زنجان به راه افتاديم و پس از عبور از جاده طارم، منجيل و رودبار و رستم آباد را پشت سرگذاشتيم و حوالي صبح به روستاي اربناب رسيديم ( 2 ساعتي به دليل عبور از مسير اشتباه تاخير داشتيم) ساعت 10 صبح حركت كند ما به سمت قله درفك آغاز شد و حدود ساعت 13 به قله رسيديم پس از بازديد از مناطق زيباي قله و شب ماني صبح روز بعد يعني جمعه پس از گذر از قله اصلي از مسير جنگل به پايين و به سمت روستاي راجعون حركت كرديم. حركت از قله تا روستاي راجعون با سرعتي آرام و همراه با لذت بردن از طبيعت بكر و زيباي منطقه 6-7 ساعت زمان بر است. كروكي صعود به قله درفك از روستاي اربناب و نيز فرود به روستاي راجعون را در انتهاي گزارش تصويري در ادامه مطلب مي توانيد ببينيد. عكسهاي اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد .


ادامه نوشته

پيمايش كامل خط الراس تكه قيه سي

روز جمعه در جمع دوستاني پرانرژي و بانشاط عزم خود رو جزم كرديم تا براي دومين بار پياپي در يك ماه گذشته به تكه قيه سي برويم و با حركت در تيغه هاي سنگي بيشتر آشنا شويم.

در اين برنامه كه عكس هاي آن را در ادامه خواهيد ديد محمد ژاله رفعتي  ، سعيد نبي لو، افسانه قيداري، مرتضي بيات، اميرعلي نصيري، معبود توحيدي نژاد، مهدي رستمي، فاطمه موسوي، حامد بيات و خانمش، اكبر بابايي، عباس دوستي ،حسين كريمي و من شركت داشتيم.


 آشنايي و معرفي منطقه تكه قيه سي



ادامه نوشته

سنگنوردي با دوستان دانشگاه آزاد

ديروز فرصتي پيش آمد تا در يك روز تعطيل در جوار دوستان با محبت دانشگاه آزاد بچه هاي كانون دماوند كه افرادي بسيار با انگيزه و خوش آينده هستند كمي سنگنوردي كنيم .

من بودم و اميرعلي نصيري، مرتضي بيات، مهدي رستمي، اكبر بابايي، عباس عزيز، محمد و سعيد و حميد ابراهيمي به قره قيه سي رفتيم تا چيزهايي را باهم ياد بگيريم.

دوستان بسيار علاقه مندي بودند و همين باعث مي شد علاقه به اشتراك گذاري دانسته ها بيشتر شود.

پيشنهاد مي كنم عكسهاي زيباي اين برنامه كه مرتضي بيات زحمت آنها را كشيده را در ادامه مطلب ببينيد. 


پانوشت:

مطلب زيباي پيام نما در مورد تخريب طبيعت و سمبله را اينجا بخوانيد.

ادامه نوشته

اولين مطلب ارسالي حسن نجاريان از آمريكا

اگر عاشق کسی هستی به اون عشق بورز

اگر علاقه به کوه داری اون رو حفظش کن

صحت های مدیر کمپانی پاتاگونیا

 روز ششم

به سوی قله گرند تیتان (Grand Teton)  

       

صبح دیر تر از معمول حر کت کردیم ساعت به دوازده نزدیک می شد، که با پارک خوردو ها تن به جنگل سوزنی برگها دادیم، نکته ی جالبی که در آغاز هر مسیر ترکینگ به چشم می خورد وجود دستشویی خصوصاٌ معلولین و صندوقچه ای فلزی بادربی مرتب در بالا حاوی نقشه رنگی توپوگرافی منطقه و صندوق پولی در پایین می باشد، که با برداشتن  هر نسخه از آن می توانید 50 سنت در صندوق بیندازید. ضمناٌ امروز به هر نفر یه بسته پلاستکی تحویل داده شد به  منظور بازگرداندن دستشویی بزرگ که برای ما حکم  تعجب و ... دارد

ادامه اين مطلب جالب را در وبلاگ ايشان بخوانيد

گزارش و عكسهاي صعود موستاق آتا

حسن نجاريان كه هم اكنون در چين به سر مي برد با ارسال ايميلي به ارائه گزارشي اجمالي و روزشمار برنامه و همينطور عكسهايي از صعود موستاق آتا توسط تيم اسپلينت البرز و تيم بسيج دانشجويي  پرداخته است. ايميل مذكور در ادامه از نظرتان خواهد گذشت»:

امسال موستاق آتا به سختی لب به  خنده گشود

موستاق آتا 1389- 2010

 

گذر عمر امسال نیز مرا به موستاق آتا کشاند تا بار دیگر در جوار عده ای عاشق، دست یابیم بر آن کاکل یخ زده و سرد.

 امسال سه تیم ایرانی راهی موستاق 7546 متری شدند:

 الف: باشگاه اسپیلت البرز با سه نفر

 ب: گروه  آزاد با هشت نفر

ج: گروه دانشجویی با دوازده نفر

 دو گروه ب و ج تحت پوشش شرکت اسپیلت البرز بودند.

همچنین14 تیم خارجی در منطقه حضور یا فعالیت نمودند و این در حالی بود که امسال منطقه رنگ و بوی خاص داشت و از همه مهم تر کمترین آفتاب را به خود دیده بود.

بارش سنگین از همان اوایل فصل صعود باعث کمترین فعالیت تیم ها در مسیر صعود شده بود و این در حالی بود که تا آن زمان فقط دو نفر خارجی و یک تیم 14 نفره چینی موفق به صعود قله شده بودند،  استقرار سه تیم ایرانی در کمپ اصلی با اختلاف چند روز با هم موجب دلگرمی و غرور ملی گردید وقتی دانشجویان رسیدند، باران با قدرت تمام همه را زمین گیر کرده بود و صد البته نگران، تا چهار روز شرایط به همین منوال گذشت و ما آرزوی هوای خوش، وقتی خورشید از راه رسید که حوصله جوانها داشت متر صد می کرد به ناسازگاری اما باید رفت از صبح روز شنبه نهم مرداد همه در تب و تابند تا بارها را تحویل باربران دهند.

مبلغ حمل بار طی مناقصه تعیین  گردیده. "امان گل" چهره ی آشنا مسئول حمل بار به کمپ ها برگزیده شد.

تیم اسپیلت طی چند روز قبل بارهای خود را به کمپ یک منتقل کرده بود.

 تیم یک (آزاد) که قبلاٌ هم هوایی تا حوالی کمپ یک انجام داده بود درحوالی کمپ یک با گروه دو (دانشجویان) شب مانی را زیر کمپ تجربه می نماید.

دهم مرداد

چادرها جمع گشته به سمت کمپ یک به ارتفاع 5400 متر حرکت می کنیم، پس از برپایی کمپ و لختی استراحت، به سمت بالا حرکت می کنیم. حجم برف از سال قبل بیشتر است.

تیم یک جلو رفته با گذر از کمپ پیشرفته خود را در لابلای برج ها و شکاف های مسیر کمپ دو قرار می دهد...

ادامه نوشته

حلقه اتحاد دوستی در قله دماوند و دعا برای سلامتی اش

بیش از ۲۰۰ کوهنورد زنجانی پس از صعود از ۸ جبهه به دماوند روی قله با تشکیل حلقه اتحاد و دوستی برای سلامتی دماوند دعا کردند.

در این صعود که از طرف هیات کوهنوردی زنجان برنامه ریزی شده بود کوهنوردان به جهت جلوگیری از فرسایش مسیرها در ۸ جبهه تقسیم شدند. و پس از صعود موفقيت آميز هر ۸ جبهه صدها كيلو زباله را از دامان دماوند جدا كرده و به شهر بازگرداندند.

حلقه دوستي و اتحاد زنجاني براي سلامتي دماوند در بلنداي آن

براي بزرگنمايي كليك كنيد.


گزارش و عكس هاي برنامه را در ادامه مطلب ببينيد

ادامه نوشته