حلقه اتحاد دوستی در قله دماوند و دعا برای سلامتی اش
بیش از ۲۰۰ کوهنورد زنجانی پس از صعود از ۸ جبهه به دماوند روی قله با تشکیل حلقه اتحاد و دوستی برای سلامتی دماوند دعا کردند.
در این صعود که از طرف هیات کوهنوردی زنجان برنامه ریزی شده بود کوهنوردان به جهت جلوگیری از فرسایش مسیرها در ۸ جبهه تقسیم شدند. و پس از صعود موفقيت آميز هر ۸ جبهه صدها كيلو زباله را از دامان دماوند جدا كرده و به شهر بازگرداندند.
گزارش:
برنامه صعود به قله دماوند از 8 جبهه از طرف هيات كوهنوردي زنجان و با شركت گروه ها و كوهنوردان آزاد استان زنجان برنامه ريزي و به مرحله اجرا رسيد.
اينكه اين صعود 8 جبهه باشد و نه 4 جبهه يا يك جبهه اتفاق خوبي بود ابتدا از آن جهت كه با تقسيم افراد در 8 جبهه تخريب كمتري متوجه اين كوه بزرگ و دوست داشتني مي شود. و دوم اينكه نفس اين برنامه براي پاكسازي و دور كردن زباله هاي جا خشك كرده از دامان آن بود. صعودي كه با شركت بيش از 200 نفر با موفقيت انجام شد و صدها كيلو زباله به همت اين كوهنوردان از دماوند جمع آوري شد. آنچه در ادامه از نظرتان مي گذرد گزارش و عكس هاي يكي از 8 جبهه دماوند يعني جنوب غربي بود. كه با شركت اين نفرات به انجام رسيد: مرتضي رستمي-داود امامي-مهدي رستمي- محسن بيات و بنده محسن سعيدزاده.
صبح روز سه شنبه همراه با مهدي (رستمي) در حاليكه هركدام دو كوله و مقدار زيادي وسيله همراه داريم عازم هيات كوهنوردي يعني محل حركت مي شويم. پس از انجام تشريفات اوليه و صحبت دست اندركاران شركت كنندگان در اين همايش بزرگ بوسيله چند دستگاه اتوبوس پيش بيني شده هيات و چند سواري و وانت در ساعت 7:30 دقيقه صبح زنجان را به مقصد پلور ترك مي كنند.
ساعت 14:30 كم كم همه مي رسند. قبلا تقسيم بندي نفرات جبهه و نيز سرپرست هاي هر جبهه مشخص شده است. قرار بر شب ماني اعضاي جبهه هاي جنوبي-جنوب غربي (جبهه ما) و جنوب شرقي در قرار گاه پلور است و بقيه جبهه ها به قصد شب ماني در پاي جبهه هايشان قرار گاه پلوررا ترك مي كنند.
با توجه آشنايي اجمالي اي كه از قبل با مسير دارم و اينكه ممكن است وقت خيلي زيادي براي عبور از شنكسي ها از ما بگيرد. براي استفاده از ساعات مانده از روز سه شنبه و نيز شب قشنگ مهتابي اش تصيميم به ترك پلور و حركت به سمت پاي كار با هماهنگي سرپرست كل برنامه آقايان افشاريان و بيات منش مي گيريم. تا هم زمان را از دست ندهيم و هم اينكه مهدي كه تجربه زيادي در ارتفاعات ندارد. امشب بالاتر بخوابد و هم هوا شود.
ساعت 18:30 پنج نفر اعضاي تيم جبهه جنوب غربي با يك نيسان پيكاب كه آقاي بيات منش و دوستان خوبمان در اداره راه و ترابري زحمتش را كشيده اند به حسينيه مي رويم. و راس ساعت 19حركت خود را با سرعتي آراو در هوايي لذت بخش آغاز مي كنيم. هوا رو به تاريكي مي رود و اين ما مصمم به عبور تراورسي از يالها به سمت غرب و نزديك شدن هرچه بيشتر به پاي كار. 3 ساعتي پيش مي رويم پس از يال دوم در ارتفاع 3600 متر چادر مي زنيم.
( طي مسافت 2.32 كيلومتر- افزايش ارتفاع :480 متر)
قرار بر بيداري در ساعت 5 و حركت در 5:30 دقيقه است كه با بي نظمي در ساعت 7 حركت را آغاز مي كنيم. هوا در بالا دست طوفاني به نظر مي رسد. كم كم از دره آخر مي گذريم و روي يال سوار مي شويم. لازم است خاطرنشان شوم كه براي صعود مسير جنوب غربي دماوند بهتر است جاده خاكي بعد از دوراهي را به سمت حسينيه نپيچيد و پس از 4 كيلومتر ادامه مسير به محلي در نزديكي معدن به نام «مورت» مي رسيد. كه نسبت به حسينيه ارتفاع بالاتري دارد و به مسير نزديك تر است. كه ما به دليل هم هوا شدن دوستان كار را از حسينيه آغاز كرديم. سرعت حركت كمتر از پيش بيني ها و برنامه هاي من است و كاريش هم نمي توانم بكنم. آقا مرتضي سردرد دارد و علائم ارتفاع در او ديده مي شود. مي دانم كه با افزايش ارتفاع بدتر خواهد شد. از او مي خواهم كمي استراحت كند و اگر حالش بهتر نشد (كه مي دانم نمي شود) به سمت بارگاه سوم مسير جنوبي كه دقيقا هم ارتفاعش هستيم و پاكوبي به سمتش ديده مي شود برود. ادامه حركت را از سر مي گيريم و شيب مسير بيشتر شده و عدم وجود پاكوب و وجود شنكسي ها ناپايدار كار را سخت تر مي كند.
يخچالي كه از قله آغاز شده درسمت چپمان و در دره مشرف به مورت تمام مي شود و جويبار كوچكي از آب شدن آن بودجود آمده است. براي پر كردن آب به آنجا مي روم و براي دوستان آب پر مي كنم. نماي زيبايي از درياچه سد لار هم در افق ديده مي شود. بكر بودن مسير و اين منظره هاي زيبا لذتي وصف ناپذير را هديه ميهمانانش مي كند.
با مهدي حركت مي كنيم و داود و محسن براي استراحت مي نشينند. بايد از زمان استفاده كنيم و امروز هرچه مي توانيم بالاتر برويم. مدام برميگردم و سنگي كه داود و محسن پشت آن نشسته اند را نگاه مي كنم ساعتي از حركت ما گذشته و آنها هنوز حركت نكرده اند. باتوجه به اينكه علائم فشار ارتفاع بر آنها را ديده ام آرزو ميكنم همانجا چادر بزنند و بالاتر نيايند.
ساعت 5 بعد از ظهراست و هم ارتفاع سنگ پستانك هستيم.ساعتي بيشتر تا قله فاصله نداريم.هواي غيرقابل پيش بيني قله و ترس از عدم هم هوايي مهدي دو دلم كرده كه اينجا چادر بزنيم يا قله؟ از مهدي مي خواهم همانجا بنشيند تا كمي پايين تر بروم و ببينم آيا دوستانمان چادر زده اند يا نه چند صد متر پايين تر آنها را مي بينم كه در حال بالا آمدن هستند. صدايشان مي كنم و از آنها مي گويم ديگر بالاتر نيايند و در اولين محل مناسب چادر بزنند چرا كه مسير شنسكي است و امكان چادر زدن ميسر نيست. Ok را كه مي گيرم بر ميگردم و با كمك مهدي چادر خود را در ارتفاع ۵۴۵۰ متر باز ميكنيم.
بوي گوگرد به شدت داخل چادر مي زند و تهوع و ارتفاع و گوكرد اين دوستان هميشگي دماوند مي رقصند. به خوردن غذاي گرم و مايعات بسيار اصرار مي كنم و بعد مي خوابيم.
( طي مسافت ۳.۷۶ كيلومتر- افزايش ارتفاع :۱۸۵۰ متر)
ساعت حدود 8 است كه بيدار مي شوم و مي بينم مهدي سردرد دارد. ارتفاع زيادي كه امروز گرفته ايم و عدم تجربه مهدي در ارتفاعات بر او اثر گذاشته است. اين اولين صعود دماوند اوست و فقط يك صعود اشترانكوه دو هفته پيش را در كارنامه دارد. با اين حال فرديست با اراده و علاقمند و نيازمند بها و فرصت دهي. ترس اينكه مهدي حالش خراب شود و اگر هواي خوب هم نداشته باشيم چه خواهد شد باعث مي شود از هواي خوب استفاده كنيم و دوباره چادر را جمع كنيم و حدود صد متر پايين تر دوباره چادر را برپا كنيم. با اميد هواي خوب فردا به خواب مي رويم.
ساعت 6:30 صبح روز پنجشنبه بيدار مي شويم. پس از خوردن صبحانه از چادر بيرون مي زنيم. در حاليكه دوستانمان در جبهه جنوبي را كمي پايين تر و درحوالي آبشار يخي مي بينيم به سمت قله حركت مي كنيم. با اينكه مسير كوتاهيست اما شيب زياد وشنسكي بودن آن كار را سخت كرده است.
سعي مي كنم با بيسيم با دوستان جبهه هاي ديگر تماس بگيرم و از موقعيت آنها باخبر شوم. حسين مقدم و مجتبي مقدادي ازديشب در قله هستند. بچه هاي جبهه جنوبي ساعت 2 نيمه شب براه افتاده اند و نفرات پيش رو نزديك قله هستند و از جبهه هاي ديگر خبري نيست.
به حركت ادامه مي دهيم و درساعت 9:15 دقيقه به قله مي رسيم با دوستان خوش و بشي مي كنيم و با مهدي عكس هاي قله را مي گيريم.
منتظر جبهه هاي ديگر مي شويم. جبهه شرقي – شمالشرقي-غربي-شمالي و شمالغربي از راه مي رسند و عكس دسته جمعي حلقه اتحاد و دوستي براي سلامتي دماوند روي قله شكل مي گيرد.
پس از مراسم روي قله تيم هاي جبهه هاي اصلي راه بازگشت ار مسير صعود خود را در پيش مي گيرند و تيم هاي جبهه هاي فرعي نيز از مسير جنوبي بازميگردند.
( طي مسافت ۰.۲۱ كيلومتر- افزايش ارتفاع :۳۲۰ متر)
ساعت 11 قله را ترك مي كنيم. در حال پايين آمدن از تپه گوگردي هستم كه داود و محسن را مي بينم كه در حال صعود هستند. برايشان آرزوي موفقيت مي كنم. ساعت 13:15 به بارگاه مي رسيم و بلافاصله به سمت حسينيه راهسپار مي شويم و بعد پلور مقصد بعدي ماست. استراحت شب بعد از صعود گواراي وجود است و صبح روز جمعه 8 مرداد همه تيم ها در حاليكه 8 جبهه را با موفقيت صعود كرده اند و صدها كيلو زباله را با خود به شهر آورده اند و روي قله با حلقه اتحاد و دوستي خود براي سلامتي دماوند دعا كرده اند به سمت زنجان براه مي افتند.
كروكي كلي مسير جنوب غربي
( مسافت كلي طي شده ۶.۲۹ كيلومتر- كل افزايش ارتفاع :۲۵۷۰ متر)