سایت سنگنوردی قمچقای زنجان


این سایت در 45 کیلومتری جنوب شهر زنجان و در نزدیکی روستای "قمچقای" زنجان واقع شده است. برای دسترسی به این منطقه کافیست پس از طی 45 کیلومتر از جاده زنجان-بیجار پس از مشاهده تابلوی این روستا چند متر جلوتر در سمت راست توقف کرده و در راستای کلاهک آنسوی دره وارد جاده خاکی شده و در پارکینگ توقف کنید.

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

لوکیشن پارکینگ

36.387616, 48.195017

از محل پارکینگ که در ابتدای دره و روبروی کلاهک اصلی قمچقای قرار دارد در امتداد دره (شرق به غرب) پس از طی 1100 متر به پای دیواره خواهید رسید.

ترکینگ پارکینگ تا دیواره

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

لوکیشن پای دیواره

36.395131922846375, 48.18797544417704

مسیرهای گشایش شده در آبان 1403 در بخش میانی دیواره قرار دارند.

نمای کلی دیواره

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

اطلاعات مسیرهای گشایش شده:

مسیر ها

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

مسیرهای گشایش شده روی دیواره میانی سایت قمچقای زنجان طی برنامه ای که در روزهای 10 و 11 آبان 1403 با سرپرستی امین پیل آرام و حضور سنگنوردانی از تهران و زنجان توسط باشگاه دماوند اجرا شد، گشایش تجهیز و پاکسازی شدند.

سندان

قله سندان از روزگاری که جی چی اس وارد کوهنوردی ما نشده بود به بلندترین قله استان معروف بود.

ارتفاع این قله   2984  متر ثبت شده است با اینکه چند قله بلند تر از سندان نیز در استان زنجان وجود دارد (برای مثال آغ داغ در ویر با 3065 متر ارتفاع از سطح دریا) ولی به دلیلی بلندی آن از پای کار برخی از آن به عنوان بلندترین قله استان زنجان نیز نام می برند. اخیرا جانپناهی به همت کوهنوردان منطقه بر فراز آن ساخته شده است.

 

جهت دسترسی به این کوه باید از وارد جاده قدیم زنجان تهران شد و پس از طی حدود 75 کیلومتر (در حالی که چیزی تا رسیدن به شهر خرمدره نمانده) با مشاهده تابلویی که «چرگر» را در انحرافی سمت چپ نشان می دهد وارد آن می شویم.

 

پس از طی حدود 7 کیلومتر در فرعی به روستای چرگر می رسیم.

 

در بدو ورود به این روستا وارد چیزی شبیه به میدان اصلی آن می شویم که قهوه خانه ای هم در آن دیده می شود. جلوی قهوه خانه معمولا به عنوان پارکینگ توسط کوهنوردان استفاده می شود.

اولین و اخرین بار ده سال پیش این قله را تابستانه صعود کرده بود و پس از آن فقط زمستان ها مهمانش شده بودیم. بار دیگر فرصتی دست داد تا در تابستان از سنگ به سنگ زیبایش بالا رویم.

 

 

از راست وحید محمدی، منیر عابدینی، شیرین توپال،مژگان تارانتاش، مهدیه همتی، پگاه مجتهدی، من و عرفان میرصدری

و سهیلا سلطانی و سمیرا سپهری نشسته

 

روی قله در مسیر بازگشت و هوای خنک دلچسب

 

روی خط الراس منتهی به قله و دورنمای روستای چرگر

 

با سهیلا و عرفان که این روزها درگیر اردوهای تیم امید هستند


 

معرفی قله سندان (در باره این قله بیشتر بخوانید)

 

تجمعات اعتراضی دیروز زنجان

 

دیروز در زنجان همانند اکثر شهرهای ترک نشین ایران T تجمعات اعتراضی صورت گرفت و به تبعیض های قومیتی و نژادپرستی سیستماتیک در ایران اعتراض شد.

 

 

 

صعود ديگري براي زنجاني ها

هفته گذشته تيمي متشكل از كوهنوردان خوب زنجاني توانسته است قله سبلان را از مسير يخچال شمالي صعود نمايد.

تبريك به مجتبي مقدادي و جعفر محمدي و حسين مقدم عزيز كه براي دومين سال پياپي با اجراي برنامه اي ستودني كوهنوردي شهر را سرپا نگه داشته اند.


فراخوان اردوهاي هيماليا نوردي بانوان و آقايان در زنجان

به نقل از سايت هيات كوهنوردي زنجان:

"بدینوسیله به اطلاع می رساند کارگروه هیمالیا نوردی هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان  زنجان در نظر دارد در تابستان 93 صعود به یکی از قلل 7000 متری را در بخش بانوان و آقایان در دستور کار خود قرار دهد.

 لذا از تمامی علاقمندان  و واجدین شرایط به شرکت در اردوهای آموزشی ، آمادگی و انتخابی  دعوت به عمل می آید جهت ثبت نام همه روزه به غیر از روزهای تعطیل بین ساعات 10 الی 12 صبح   تا تاریخ 92/11/20  به دفتر هیئت کوهنوردی مراجعه نمایند.

 لازم به ذکر است برنامه صعود آقایان با هزینه شخصی و با مجوز شورای برون مرزی اجرا خواهد شد ،  برنامه آقایان  به توصیه هیئت رئیسه هیئت کوهنوردی جهت بالا بردن پتانسیل هیمالیا نوردی استان در جهت اجرای برنامه صعود به قلل هشت هزار متری در سالهای آتی خواهد بود."



زنجان بار ديگر قهرمان جام سيپان شد

دومين دوره مسابقات سنگنوردي جام سيپان برگزار و زنجان از مقام قهرماني دوره قبل خود دفاع كرد.

در اين دوره از مسابقات محمد امين سلطاني اين سنگنورد آينده دار كه در دوره پيشين مسابقات مقام دوم رشته سرطناب در رده سني نونهالان را كسب كرده بود توانست به مقام قهرماني برسد.

محمد رضا نوري در رده سني نونهالان و رشته سرطناب اول شد.

عليرضا عزيزي ديگر سنگنورد نونهال زنجاني به مفام سوم رسيد.

در رده سني نوجوانان پوريا رسولي دوم و محمد امين محمدلو به مقام سوم رسيد.

و در نهايت زنجان قهرمان تيمي اين مسابقات شد.

مسعود بيات منش رييس هيات زنجان شد

دقايقي پيش مسعود بيات منش با 17 راي به عنوان رييس جديد هيات كوهنوردي زنجان انتخاب شد.

او پيش از اين سالها در راس امور تشكيلاتي گروه اورست (فعال ترين گروه زنجان در دهه 80) حضور داشت.

اميدواريم اين انتخاب زمينه ساز بازگشت روزهاي روشن به كوهنوردي زنجان باشد.

ميزي كه خواهان ندارد!

اين مرد 10 سال است كه متصدي رياست هيات كوهنوردي زنجان است.

يك ماه بعد دوره جاري رياست «خليل علي گو» به اتمام مي رسد و گويا علي رغم تلاش هاي رييس فدراسيون و رييس اداره ورزش و جوانان زنجان وي اين بار زير بار نمي رود و قصد كانديد شدن ندارد.

البته اين بي ميلي مخصوص اين دوره نبوده و  دو سه سالي هست كه او علي رغم ميلش و با عدم موافقت ها با استعفايش پشت اين ميز مانده است.

دوره فعاليت علي گو كوهنوردي زنجان پيشرفت نسبي اي داشت. هرچند شايد همه موافق باشند كه از همه پتانسيل ها استفاده نشد و برخي اصول رعايت و بعضي كارها اصلا انجام نشد اما اداره هياتي تقريبا بدون بودجه شايد فقط به همين اندازه مي توانست خوب باشد.

هرچند عمده انتقاد ها با كمبود بودجه و نيروي كار پاسخ داده مي شد اما لاقل در دو و نيم سال گذشته انجمن در زنجان ثابت كرد بدون همان اندك بودجه و حمايت هاي دولتي هم مي توان كار كرد خوب هم كار كرد.

با همه اين ها نظر من و بسياري از آن هايي كه از نزديك با مشكلات اين هيات و اين ورزش در ارتباطند اين است كه علي گو يكي از بهترين هايي بود كه مي توانست در اين دوره هيات را اداره كند و به حق كارهايي كرد كه در بسياري از هيئات و شهرستان هاي مشابه انجام نشد. شايد بزرگترين حسن وي داشتن شخصيت مثبت وي بود به طوري كه از هر فعل مثبتي حمايت مي كرد.

از كارهاي مثبت وي در دوره رياستش مي شود مي توان به موارد زير اشاره كرد:

+ به نظم دهي به هيات كوهنوردي پس از چند دوره اداره متراكم

+ بهادهي به هيماليا نوردي و اعزام دو تيم به هيماليا

+ توجه به سنگنوردي

+ برقراري ارتباط قوي با دستگاه هاي دولتي براي جذب حمايت ها


و عمده انتقادهايي كه مي توان به وي وارد دانست:

-از نيروي جوانان در اداره كوهنوردي استان استفاده نشد (البته در دو سال اخير كارهاي نمادين و غيرعملي اي  انجام شد).

-عدم توجه و حمايت كافي از كوهنورداني كه خارج از دايره هيات فعاليت مي كردند.

-نداشتن آموزش موثر كوهنوردي و بسنده كردن به دوره هاي عمدتا غير موثر فدراسيون و صرفا صدور گواهينامه

- عدم تربيت كردن كوهنورد، به طوري كه تعداد كوهنوردان به نسبت بسياري از استان ها پيشرفتي نداشت و اگر هم در سال هاي اخير به اين تعداد افزوده شد سهم هيات در آن تقريبا صفر بود.


از «آنچه  گذشت» كه بگذريم نگاه به آينده چالش برانگيز تر است. دوره رياست علي گو به اتمام رسيده و حالا كه خودش ديگر قصد ندارد زير بار مسئوليت برود صندلي رياست هيات كوهنوردي بدون داوطلب مانده است.!

گفته مي شود نه تنها كسي پا پيش نگذاشته بلكه هر كسي را كه دنبالش رفته اند پاسخ نه داده!

تجربه استان هاي ديگر نشان داده در چنين شرايطي وقتي يك خودي (حتي بدترينش) جلو نيايد يك ناخودي! جلو مي آيد و حتي يكي خوبش! عرصه را بر همه تنگ مي كند. بنابراين اميدواريم كساني كه حتي اندكي دلسوز اين ورزش در زنجان هستند قبل از اينكه يك غير كوهنورد و  يا يك مسئول دولتي و نظامي به صورت فرمايشي و بالاجبار رييس هيات شود دست به كار شده و يكي از بزرگان دور از معركه را تشويق به تصدي گري رياست هيات كنند.

اميدوارم تجربه بد كردستان در زنجان تكرار نشود.

آقاي بلوري، آقاي بيات منش كوهنوردان اين شهر از شما انتظار دارند...

يك كوه دوست داشتني


اين كوه "تكه قيه سي" است، زيباترين و فني ترين كوه زنجان.

خط الراسي كه مي بينيد در زمستان بسيار كم و انگشت شمار پيمايش شده است.


سمت چپ وبلاگ لينكي به صفحه معرفي اين كوه وجود دارد كه در آن لينك اطلاعات جامعي در مورد اين كوه خواهيد يافت.

نمايشگاه عكس هاي غار


نمايشگاهي از عكس هاي غار كتله خور زنجان در نگارخانه عاصم زنجان برپاست


عكس هاي امير ملكي از اين نمايشگاه را در وبلاگ «روزها مي گذرند» ببينيد

گزارشي از اولين همايش گزارشخواني صعودهاي شاخص زنجان

مجريان صعودهاي بلند و شاخص و يا كوهنورداني كه نظاره گر اين صعودها بوده اند زماني انگيزه تكرار آنها را خواهند يافت كه اين صعودها تكريم شوند و تا حد امكان به آنها پرداخته شود. اين را اضافه كنيد به اعتباردهي صعودها توسط گزارش خواني رسمي، آنجا كه صعودها (در هر سطحي كه باشند) با گزارش خواني رسميت يافته و مورد استفاده رسانه ها و افكار عمومي قرار مي گيرند همه اينها و صعودهاي خوب زنجاني ها در سال 91 دلايلي بودند بر تلاش انجمن كوهنوردان زنجان جهت اجراي اولين همايش گزارشخواني صعودهاي شاخص زنجان.


تصاوير و گزارشي مختصر از اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد

ادامه نوشته

گامی برای حمایت از صعودهای داخلی

طارم...


اینجا طارم است، قطعه ای از بهشت زنجان خفته در میان باغ های زیتون

سال خوب زنجاني ها

هفته گذشته زنجاني ها صعودهاي خوب و با كيفيتي را روي قلل مختلف كشور انجام دادند.با مقايسه اين كارنامه خوب با صعودهاي سال گذشته و سال هاي گذشته مي توان به پيشرفت نسبي و محسوس كوهنوردي زنجان پي برد.


صعود زمستانه انجمن كوهنوردان زنجان به هرم هاي سبلان (اينجا بخوانيد)

صعود زمستانه هيات كوهنوردي زنجان به علم كوه از مسير گرده آلمان ها (اينجا بخوانيد)

صعود زمستانه گروه كوهنوردي اورست زنجان به آرارات (اينجا بخوانيد)

صعود زمستانه حسن نجاريان و تيم همراه به دماوند (اينجا بخوانيد)

صعود زمستانه باشگاه كوهنوردي تهران به قاش مستان با سرپرستي ابوالفضل زماني و كوهنورداني زنجاني ديگر (اينجا بخوانيد)



پي نوشت:

صعودهاي خوب ديگري نيز انجام شده كه هنوز در خروجي سايت ها قرار نگرفته است

يك قانون من درآوردي و عرق شرمي كه بر پيشاني يك زنجاني نشست!

چيزي نزديك به 80 روز از اتفاق آن روز مي گذرد تا به امروز تصميم نداشتم چيزي در مورد آن بنويسم اما يادآوريِ تصادفي آن اتفاق بد در وبلاگ «ديواره بلند و انگشتان سرمازده» عرق شرمي كه آن روز برپيشاني من و هر زنجاني ديگري نشست را تازه كرد.

امروز شهرام عباس نژاد در مورد نام كافه كوه و جدل هاي اخير حول محور آن مطلبي در وبلاگش منتشر كرده و گريزي نيز به آن اتفاق زده است، بخوانيد:

"...آخرین بار در زنجان برای تشکیل کلاس پیشرفته سنگ از یک مربی رخصت گرفتم اما به قول محسن نامجو :" آخ اگه بارون بزنه " ، مجبور شدم برگردم تهران !..."

سه ماه پيش 5 جوان به قصد گذراندن دوره كارآموزي پيشرفته سنگنوردي از هفت خوان رستم رد شدند و با لطفي كه شهرام عباس نژاد به آنها كرد مقدمات برگزاري اين دوره را در زنجان فراهم كردند. دوره اي كه آخرين بار در زنجان حدود سه سال پيش براي 5 نفر منتخب! و بدون اطلاع رساني قبلي برگزار شده بود.

اما مسئول آموزش هيات كوهنوردي زنجان ارسال مدارك دوره براي فدراسيون را منوط به رخصت دهي! تنها مربي درجه 2 سنگنوردي در زنجان كرده و به قانون من درآوردي اي استناد نمود كه بنابرآن بايستي مربي بومي اجازه دهد كه مربي اي خارج از استان بتواند كلاسي در آن استان برگزار كند.!! 

سرتان را درد نياورم مربي اي كه كلاسش در تهران را كنسل مي كند، با پاي خودش 400 كيلومتر راه آمده تا در قبال دريافت نصف هزينه اين دوره براي 5 نفر كلاس برگزار كند و چندها ميليون تومان وسيله شخصي اش را مستهلك كند تا چند نفر چند تا چيز جديد ياد بگيرند از تنها مربي درجه 2 استان رخصت خواست كه كلاسش را برگزار كند و ايشان هم البته با رويي گشاده پذيرفت اما چون به خلوت رفت آن كار ديگر كرد...!

ايشان در ظاهر اجازه برگزاري دوره را به شهرام عباس نژاد دادند اما در صحبت با مسئول آموزش هيات كوهنوردي گفته بودند كه من راضي نيستم كسي اينجا دوره برگزار كند حتي وقتي كه  براي سفر چند هفته اي در حال ترك كشور باشم!

روز آخر دوره مان در مسير، حسين نظر را ديديم (مسئول صدور احكام فدراسيون كوهنوردي) او هم از شنيدن اين داستان تلخ و قانون من درآوردي! مربيان بومي خنده تلخي كرد و در واقع به حال كوهنوردي اين شهر گريست!

همه اينها اتفاق افتاد اما نه اين 5 نفر دوره را از دست دادند (چون شهرام عباس نژاد علي رغم بي حرمتي اي كه به او شده بود تيم را به بنديخچال برد و با هر مشقتي بود تمام و كمال دوره را برگزار كرد) و نه چيزي از بزرگي هاي او كم شد اين وسط تنها چيز ناراحت كنند همان عرق شرميست كه در اول پستم گفتم و هنوز با يادآوري اين داستان بر پيشاني من و هر زنجاني ديگر مي نشيند.


جوان يعني مفري در تاريكي

اولين بار حدود دوسال پيش بود كه هيات كوهنوردي زنجان تصميم گرفت نه فقط به قصد ظاهري سازي بلكه عملا! بخشي از مسئوليت هاي خود را به جوانان بسپارد.

كميته تازه تاسيس غارنوردي كه ابتدا به شهريار بهزاديان پيشنهاد شد و بعد به محسن صنعتي. صنعتي آمد و سكان دار غارنوردي زنجان شد. از تك صعود ماناسلو و اردوهايش كه فاكتور بگيريم همگان به عينه ديدند كه در اين دوسال تنها بخش فعال هيات كوهنوردي زنجان همين كميته غارنوردي اش بود كه با اجراي برنامه هاي اكتشاف و پيمايش هاي مختلف به جمع آوري و متمركز نمودن پتانسيل ها پرداخت و مي توان گفت كارنامه قابل قبولي هم كسب كرد.

حركت مثبت صنعتي از آن جهت اهميت بيشتري دارد كه با اين نتيجه خوب دين خود را به همه جوانان به خوبي ادا كرد به طوري كه هميشه مي توان با تكيه بر فعاليت خوب او ادعا كرد كه اگر جوانان بيايند خواهند توانست.

دومين تجربه موفق اعتماد به جوانان مي تواند حسين مقدم باشد. جواني كه با انتخاب به سمت رئيس كميته كوهنوردي كه مي توان آن را موثرترين و مهم ترين كميته هيات كوهنوردي ناميد تحسين ها را متوجه علي گو رئيس اين هيات به سبب جسارت و اعتمادش به جوانان كرد.

چند ماهيست كه مقدم  تلاش براي جلب همكاري گروه ها و كوهنوردان مختلف براي اجراي برنامه هاي مستمر و بزرگ را آغاز كرده است. امسال صعود زمستاني گرده آلمانها در دستور كار اين كميته است پس از سال ها برنامه هاي كوهنوردي به طور منظم و مستمر اجرا مي شود و نفرات تازه نفس وارد چرخه مي شوند هر چند اين فعاليت ها در مقابل  آنچه كه بايد باشد بسيار ناچيز است اما در مقايسه با چند سال سكون و يا در مقايسه با كميته هاي خواب رفته ديگر جاي اميدواري ست.

قله كي تي (K.T)

طبق تقويم شش ماهه دوم انجمن كوهنوردان زنجان برنامه صعود به قله كي تي با حضور 27 نفر برگزار شد.

هدف از اجراي برنامه ضمن ارائه نكته هاي آموزشي كوهپيمايي و كار تيمي شناسايي و معرفي قله هاي استان زنجان بود.

متاسفانه به سبب ايجاد فاصله بين نسل قديم و نسل حاضر كوهنوردي زنجان بسياري از قله هاي شناسايي و صعود شده در سال هاي اخير به انزوا رفته اند و كمتر كسي اطلاعاتي در مورد آنها دارد و صعودهاي كوهنوردي در زنجان محدود به سه چهار قله معروف شده است. بنا براين با همكاري و همت دوستان انجمني چند برنامه شناسايي و معرفي كوه ها و مناطق كوهنوردي زنجان در تقويم شش ماهه دوم انجمن گنجانده شده است. اين برنامه يكي از آنها بود كه به سرپرستي آقاي مرتضي احمد لو برگزار شد.

تصاوير مربوط به اجراي برنامه در تاريخ 26 آبان 91 مي باشد. همچنين در ادامه مطلب مي توانيد معرفي اين قله را از نظر بگذرانيد.


با تشكر از آقاي جهفر نجفي پيشكسوت مورد احترام زنجاني كه اطلاعات اوليه در مورد منطقه را ارائه كردند.

ادامه نوشته

غار خرمنه سر طارم

غار خرمنه سر يكي از غار هاي شش گانه استان زنجان است كه در شهرستان طارم (فاصله 110 كيلومتري شهر زنجان و 22 كيلومتري آب بر مركز اين شهرستان) قرار دارد. براي دسترسي به اين قرار مي توان از جاده جديدالاحداث زنجان طارم (تهم) استفاده كرد از جاده قديم طارم هم اگر برويد فرقي نخواهد داشت پس از رسيدن به سه راهي گيلوان، زنجان، آب بر به سوي جاده گيلوان حركت كرده و چند  كيلومتر قبل از گيلوان با مشاهده تابلوي روستاي ده بهار (نام صحيح اين روستا «شانيش» است) كه به وجود غاري باستاني در آن اشاره مي كند به سمت چپ بپيچيد. چند كيلومتر كوتاه در فرعي و از ميان باغ هاي زيباي زيتون كه بگذريد به اين روستا مي رسد. در نماي شمالي روستا كوه 2700 متري خرمنه سر به چشم مي خورد كه اين غار در دامنه هاي آن و در ارتفاعي حدود 1600 متر بالاتر از دريا واقع شده است.

جهت مشاهده كروكي در سايز بزرگتر روي آن كليك كنيد

متن زير از سايت كويرها و بيابان هاي ايران برداشت شده است:
غار خرمنه‌سر، در روستاي شاه‌نشين و در بلنداي کوه خرمنه سر که 1600 متر ارتفاع دارد، واقع شده و به «شانشين» نيز معروف است. سنگ خارا و سنگ‌هاي سفيد آهکي به صورت ستون‌هاي استالاکتيت و آويزه‌هاي استالاگميت مانند چلچراغ‌هاي زيبايي از سقف غار آويخته و جلوه‌اي رويايي پديد آورده‌اند.
در اين غار چاه‌هاي بسيار و دره‌هاي خطرناک و لغزنده‌اي وجود دارد؛ بنابراين براي بازديد از آن حتماً بايد از وسايل غارنوردي و کوه‌نوردي بهره گرفت. فضاهاي تالار مانند، دالان‌ها و دهليزهاي زيبا و دخمه‌هايي شبيه مغازه‌هاي قديمي بازارهاي شهرهاي سنتي در غار خرمنه‌سر، نشانگر آن است که اين مکان زيستگاه انسان‌هاي نخستين بوده است و به همين دليل غار خرمنه‌سر داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد است.
براي رسيدن به دهانة غار (خرمنه‌سر)، ابتدا از بستر رودخانه‌اي که از کوه‌هاي شمالي شانشين سرچشمه مي‌گيرد و از ميان درختان سرسبز زيتون و انجير بايد گذشت و به سوي ارتفاعات شمالي پيش رفت تا در نزديکي قلة کوه خرمنه‌سر، دهانة مشبک و پنجره مانند وسيع غار را ديد. اين دهانه ربطي به غار اصلي ندارد و نبايد با در اصلي غار اشتباه گرفته شود.
بالاي در غار، حفرة بزرگ و تنورمانندي که شبيه اتاق است، در ميان حفره هاي کوچک احاطه شده است. بالا رفتن از ميان سنگ‌ها نياز به دقت و مهارت لازم دارد. درون اين اتاق‌ها، آثاري از زندگي انسان شامل ظرف‌هاي سفالي شکسته و پيه سوزهاي قديمي شکسته ديده مي‌شود.
در حفره‌هاي اطراف، خفاش‌ها و شب‌پره‌هاي بسياري لانه کرده‌اند که از روشنايي بيرون گريزانند و با صداي پاي هر تازه‌واردي، هراسان، در هر سو به پرواز درمي‌آيند.
با ادامة راهپيمايي، يک فضاي نسبتاً وسيع پديدار مي‌شود و پس از آن، برکة آب صاف و زلالي جاي دارد.
در فاصلة 50 متري اين غار، سوراخي شبيه به دهانة چاه وجود دارد که براي ورود به آن بايد به حالت خزيده و درازکش حرکت کرد. به محض ورود به اين حفرة پررمز و راز، دنيايي ديدني و پر از شگفتي در برابر چشمان حيرت زدة ديدار کننده پديدار مي‌شود. مشکل مي‌توان باور کرد که آن سوي اين حفره، اين همه عظمت شگفت‌آور نهفته باشد.
آنگاه پرتگاه مهيبي ظاهر مي‌شود که فرود در آن، نيازمند حمايت فرد يا افراد همراه و استفاده از وسايل کوهنوردي است. در ادامه، راه طولاني و تونل مانندي خودنمايي مي‌کند و پس از پيمودن آن به دهانة چاه بزرگ ديگري مي‌رسيم که انتهاي آن ديده نمي‌شود و پايين رفتن از آن مهارت ويژه‌اي لازم دارد.
بعد از خروج از اين چاه، 100 متر که پيشروي کنيم، به دخمه‌اي مي‌رسيم که ظاهراً چندان جلب توجه نمي‌کند و عبور از آن، که راهي سربالا است و سطحي لغزنده دارد، با استفاده از طناب کوهنوردي و رعايت احتياط امکان‌پذير است؛ چنان که با اندکي بي‌احتياطي احتمال سقوط وجود دارد.
لحظه‌اي بعد، با مشاهده تالاري بزرگ به ابعاد 80×80 متر و سقفي بسيار بلند، که در زير کوه سر به فلک کشيده است، شگفتي بيننده صد چندان مي‌شود: به طوري که شخص هر چقدر هم ورزيده و قدرتمند باشد، نمي‌تواند تا ارتفاع سقف سنگ کوچکي را پرتاب کند و نور پروژکتور، هر چند که قوي باشد، باز هم نمي‌تواند سقف تالار را روشن کند. تالار با شيب ملايم و سطحي مرطوب به سطح پايين و زيرزمين ادامه مي‌يابد و به نظر مي‌رسد که غار به انتها رسيده است؛ در حالي که چنين نيست و در کنار پايانة غار، شعبة عميق و طولاني ديگري دهان مي‌گشايد؛ درست مثل بازار سنتي يکي از شهرهاي باستاني ايران.
کف و سقف اين دهليز شباهت بسياري به بناي بازارهاي قديمي دارد و در چند نقطه آن، در فاصله‌هاي 20 تا 30 متري، طاقچه‌هاي کوچکي با دست کنده شده است.
براي اين که وضعيت و موقعيت محل کاملاً مجسم و مشخص گردد، به جرأت مي‌توان گفت که در کف اين قسمت از غار مي‌شود يک مسابقة دو سرعت با شرکت چند نفر دونده انجام داد. در کف دهليز، چاهي عميق و ظلماني دهان باز کرده است که بيننده را به انتهاي دهليزي هدايت مي‌کند. رسيدن به اين نقطه از غار، نيازمند حداقل شش ساعت تلاش و راهپيمايي است تا بتوان آخرين شاخة غار را نيز که محوطه‌اي وسيع و مملو از سنگ‌هاي معلق و بزرگ است، ديد.
در مطالعات و بررسي‌هاي اوليه، روشن شده است که اين غار در دو دوره زيستگاه انسان بوده است: در دورة نخست، اين غار سکونتگاه انسان‌هاي غارنشين دوره‌هاي پيش از تاريخ بوده است و تعيين قدمت دقيق آن با بررسي يافته‌هاي باستان‌شناسي همچون ابزار سنگي و تيغه‌هاي سنگ چخماقي که در اين غار به دست آمده است، کار بسيار دشواري است.
در دورة دوم، مردمان قرن چهارم هجري در اين غار مسکن داشته‌اند و اين تاريخ به بررسي سفالينه‌ها و وسايل زندگي آنان که در اتاق‌ها و دهليزها به دست آمده‌اند، متکي است.
اين غار قديمي و تاريخي با قلعة «شميران» يا «سميران» که امروزه به نام مجموعة تاريخي «قاسم‌آباد» معروف است و در ساحل راست رودخانة قزل اوزن واقع گرديده، مرتبط است و به نظر مي‌رسد سرکردگان حکومت «کنگريان»، از اين غار به عنوان پناهگاهي امن در مقابله با فشارهاي سياسي حکومت بغداد استفاده مي‌کرده‌اند.

تصاوير مربوط به  برنامه ايست كه انجمن كوهنوردان زنجان در نوزدهم آبان 91 جهت پيمايش اين غار برگزار كرد:



هشدار: ورود به غار بدون راهنما و تجهيزات ويژه غار نوردي و كوهنوردي بسيار پرخطر است.

برگزاری دومین کارگاه آموزشی هیئت کوهنوردی شهرستان سنندج

از وبلاگ هيات كوهنوردي شهرستان سنندج:


در چارچوب برنامه های ارائه شده توسط هیئت کوهنوردی شهرستان سنندج و ارتقای سطح آموزشی کوهنوردان سنندج دومین کارگاه آموزشی رایگان این هیئت مورخ 91/8/15 در دفتر هیئت برگزار گردید.عنوان این کارگاه آموزشی"تجهیزات کوهپیمایی و خطرات کوهستان" بود که با حضور 53 نفر از کوهنوردان شهر سنندج برگزار گردید،نحوه استفاده از باتوم،نحوه مواجه با بهمن-صاعقه-سیل-طوفان و ... از گزیده مباحث ارائه شده در این کارگاه آموزشی بود. ضمنا آقایان لقمان رفیعی (ریاست هیئت)و شوان نصرت پور(دبیر هیئت) مدرسان دوره مذکور بودند."


اين حركت بسيار پسنديده هيات كوهنوردي سنندج را مي ستايم. تلاش براي برداشتن قدمي جهت آموزش كوهنوردان با انگيزه اي كه صرفا براي آموزش است در برخي از استان ها مخصوصا استان زنجان بسيار نادر است

متن خبر را دوباره بخوانيد، هيات كوهنوردي يك شهرستان مربي و كارآموز و كلاس و امكانات رزرو كرده تا به چند نفر چند نكته كوهنوردي بياموزد...همين! نه مدرك دهان پركني، نه آماري براي سازمان متبوع! و نه هندوانه اي زير بغل مسئول آموزش هيات شهرستان! همين

 از مسئولان هيات كوهنوردي سنندج كه با صرف هزينه و زمان و صرفا با انگيزه آموزش كوهنوردان زحمات برگزاري اين كلاس را كشيده اند  تشكر مي كنم.

تبريك به فدراسيون!

بيش از سه ماه از بايكوت پرونده اعزام تيم بانوان زنجان مي گذرد.

ماجرايي كه گويا همه آنها كه در اين حركت سهمي داشتند آن را پيش بيني مي كردند. پس از 3 سال برگزاري اردوهاي متعدد و دوبار كنسل شدن اعزام دختران زنجان به يك صعود برون مرزي به دلايل مالي اين بار اين فدراسيون بود كه علي رغم تامين مالي اين برنامه با تلاش هاي دلسوزان اين تيم، مانع اجراي آن شد و با عدم ارائه مجوز به اين تيم، تيمي كه بي شك شايسته و لياقت چنين صعودي را پس از 3 سال اردونشيني داشت آن را به فراموش كده تاريخ فرستاد.

يادم نمي رود تلاش ها و پيگيري هاي دلسوزانه مسئولان وقت هيات كوهنوردي زنجان  كه هر بهانه تراشي فدراسيون را به هرصورت ممكن پاسخ مي دادند ولي انگار فدراسيون از جايي دستور داشت كه چنين صعودي انجام نشود نه گيرهاي مالي به نتيجه رسيد و نه اشكال تراشي هاي فني به بهانه ها واهي و غيرقابل توضيح و صرفا با اين جمله "در شرايط كنوني از نظر اين مرجع تيم مذكور مجوز صعود نخواهد داشت"! همين و بس. هرچند اين وسط تلاش هاي منفي برخي عوامل داخلي در هيات نيز قابل چشم پوشي نيست و در واقع مي توان گفت عده اي براي استفاده از اين شرايط و وارد كردن نامشان به ليست نفرات اعزامي (به هر روش ممكن) ولو با اغواي اعضاي اردونشين و تحريك آنها به گفتن آنچه نبايد گفته  شود از تلاشي رويگردان نشدند و سرآخر كاروان رفته و ميدان را خالي ديدند.

پس از برخورد ناشيانه و خنده دار فدراسيون در جريان حادثه ماناسلو و تقسيم مساوي تقصير ها به طوري كه همه طرف ها راضي شوند! كه نتيجه اش منزوي شدن اكثر اعضاي تيم ماناسلو و نيمه راكد شدن فعاليت هاي كوهنوردي در زنجان شد بعد از آن  اندك تلاش هايي كه صورت مي پذيرفت حول محور اردوهاي بانوان بود كه با برخورد ظالمانه فدراسيون و متلاشي شدن اين تيم مفتخرم خدمت آقاي شعاعي مسئول محترم تعطيلي كوهنوردي در كشور عرض كنم : جناب آقاي مسئول! وظايف خطير خود را بسيار مسئولانه! و با دقت نظر انجام داده ايد بابت تعطيلي كوهنوردي در اين شهر به شما تبريك مي گويم اميد است تلاش هاي شما در همه نقاط كشور جواب دهد. تصور كنيد كوهنوردي بانوان اين شهر با استفاده از پتانسيل بالايي كه در اين 6 نفر بوجود آمده بود چه تكان عظيمي مي توانست بخورد چه پيشرفت جهشي اي درآن بوجود مي آمد اگر اين 6 نفر آماده و سرشار از علم و تجربه كوهنوردي (و نادر در نوع خود) با اميد و روحيه اي كه از موفقيت خود قرار بود بگيرند بازمي گشتند و به تربيت و اداره كوهنوردي بانوان شهر مي پرداختند.

امروز اما پس از سياست هاي سكون گرايانه فدراسيون و به تعطيلي كشاندن كل كوهنوردي كشور! تنها حركتي كه به چشم مي آيد صعودهاي پي در پي عظيم قيچي ساز است اما اي كاش عظيم نيز به جاي مدال آوري براي فدراسيون و پنهان كردن ظلم غير قابل چشم پوشي فدراسيون تلاشي براي به حركت درآوردن چرخ از حركت ايستاده كوهنوردي شهر خود انجام مي داد و بجاي تمركز تام روي صعود هاي هيماليا در كنار آن گوشه چشمي هم به تربيت كوهنوردان و تزريق نفسي تازه به فضاي غبار آلود كوهنوردي شهرستان ها داشت. عظيم خان ما از شما انتظار داريم برادر.


در همين رابطه:

-تصاويري از اردوي آماده سازي تيم هيماليانوردي بانوان زنجان

-همه اردوهایی که بانوان رفتند!


عكس شب

عكس شب زنجان از فراز گاوازنگ
عكاس: حسن الماسي


سايز بزرگتر با كليك بر روي عكس قابل دسترسي است

جانپناه سندان


قله سندان داغي با ارتفاع 2989 متر بلندترين قله استان زنجان محسوب شده كه از سمت شمال به روستاهاي زرند و عباس آباد ، از سمت شرق به علي آباد، از غرب به حصار و دهنه و از جنوب به چرگر مشرف ميشود بدليل ارتفاعات رشته كوه هاي مذكور كه اكثرا بالاي 2600 متر هستند باد و رطوبتي كه از سمت طارم سفلي و شمال ايران به سمت جنوب و دره ابهر رود وارد ميشود ، در پشت اين كوه ها محبوس شده و منظره زيبايي را در اكثر مواقع  سال پديد مي آورد . بدليل وزش باد و سرماي سخت  و كولاك ، صعود به اين قله در زمستان در اكثر مواقع با دشواري هاي زيادي همراه است .تير ماه امسال -1391- عده اي از كوهنوردان ابهري تصميم گرفتند كه با احداث جان پناهي در قله مذكور شرايط ساده تري را براي كمپينگ و اقامت علاقمندان به كوهنوردي در اين مكان زيبا فراهم آورند
 
لذا با هزينه هاي شخصي يكي از شهروندان خير كه خود از پيشگامان كوهنوردي است لوازم و قطعات مورد نياز براي نصب جانپناه خريداري و آماده شد و با همكاري بيش از 80 نفر از اهالي منطقه (ابهر- زنجان- خرمدره-هيدج- صايين قلعه و ...)  قطعات مورد نظر با مشقات زياد و در طي چند هفته به قله حمل و آماده نصب گرديد.نهايتا از اوايل تير ماه امسال تا آخر تير كليه مراحل نصب پايه- بدنه و عايق بندي پناهگاه انجام گرفته و هم اكنون علاقمندان به كوهنوردي ميتوانند با رسيدن به اين قله علاوه بر لذت حاصل از مناظر بكر و ديدني دامنه هاي اطراف، خستگي خود را در اين اقامتگاه برطرف نمايند.شايد يكي از بكرترين و زيباترين مناظري كه بتوان در استان زنجان يافت جنگل هاي نسبتا وسيع و زيبايي است كه در دامنه هاي روستاي علي آباد وجود دارد، اين منطقه را محلي ها ارمستان ميگويند كه حدود دو دربند با قله سندان فاصله دارد .آبشار هاي زيبا، جنگل هاي انبوه از درختان اورس و بلوط و پوشش گياهي متنوع از ويژگي هاي اين مكان است. اين مسيراز شرق تا دره روستاي زيباي پيله ورين و از  سمت جنوب تا روستاي اينجيلين امتداد پيدا ميكند . علاقمنداني كه در پي  برنامه اي مفرح و دو روزه هستند ميتوانند در روز اول با گذر از روستاي چرگر و مسير كاملا پاكوب شده و مشخص واز طريق يالها خود را به جانپناه سندان رسانده و شب را در محل مذكور استراحت كنند و فرداي آنروز با گذر از شيبهاي ملايم خود را پس از 2 ساعت راهپيمايي به جنگلهاي علي آباد و ارمستان رسانده و از زيبايي حيرت آور اين منطقه بهره مند گردند . نهايتا براي برگشت ميتوانند با دو ساعت ديگر راهپيمايي خود را به روستاي اينجيلين و مغول آباد (يا پيله ورين و مغول آباد ) رسانده و رهسپار جاده اصلي شوند. براي يافتن دقيقتر مسيرعلاقمندان ميتوانند محل قله و تراكهاي مورد نظر خود را روي نقشه گوگل ارث علامت گذاري و مارك نمايند .
آرش نظري /ابهر  09124422264 .

تصویر و توضیح از وب سایت هیات کوهنوردی زنجان

این دومین تلاش کوهنوردان آزاد استان زنجان برای ساخت پناهگاه کوهنوردان است که اولی با عدم حمایت مسئولین و نداشتن انسجام در اجرای آن شکست خورد (مطلبی در این خصوص را اینجا بخوانید)

 ولی این یکی گویا با مدیریت صحیح و استفاده از نیرو و انگیزه خود کوهنوردان به ثمر نشسته است.
تبریک به مجریان این حرکت قابل تحسین و هیات کوهنوردی زنجان که گویا طبق معمول خبری از این ماجرا نداشته و پس از مطلع شدن تنها با انتشار این مطلب وظایف خطیر خود را به خوبی انجام داده است!.

ده سنگنورد زنجانی دعوت شده در اردوی تیم ملی

ده سنگنورد زنجانی دعوت شده در اردوی تیم ملی
مسابقات آسیایی نوجوانان و جوانان _ 21 لغایت 23 تیرماه _ استان همدان


پس از برگزاری مسابقات قهرمانی کشور در اوایل تیرماه در شهرستان پلور، ده نفر از سنگنوردان دختر و پسر شهرمان موفق به کسب مدال و انتخاب در تیم ملی کشورمان شدند تا در رقابتهای آسیایی که از 21 تیر ماه به مدت سه روز در شهرستان همدان برگزارخواهد شد حضور داشته باشند.

آقایان :
1_محمدصادق یوسفی (رده سنی جوانان _ در دو رشته سرطناب و سرعت )
2_حامد جعفری  (رده سنی جوانان _ در دو رشته سرطناب و سرعت)
3_حامدباقری (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرطناب)
4_محمدرضا بیگدلی (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرعت)
5_مرتضی فیضی (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرعت)
6_پوریا رسولی (رده سنی نوجوانان ب _ در دو رشته سرعت و سرطناب)
7_حمید امین محمدلو (رده سنی نوجوانان ب _ در رشته سرعت)

خانمها :
8_ شیما عباسی آزاد (رده سنی جوانان _ در رشته سرعت)
9_ مهسا محرمی (رده سنی نوجوانان ب _ در رشته سرعت )
10_ مینا آرامیده (رده سنی نوجوانان ب _ در دو رشته سرعت و سرطناب)

عکس اعضای زنجانی تیم ملی سنگنوردی ایران قبل از عزیمت به همدان : (شیما عباسی آزاد و مهسا محرمی غایبان این عکس)


نفرات ایستاده از راست به چپ: محمدصادق یوسفی _ محمدرضابیگدلی _ مرتضی فیضی _ حامد جعفری و حامد باقری
نفرات نشسته از راست به چپ : مینا آرامیده _ حمیدامین محمدلو _ پوریا رسولی

از وبلاگ کوه تبار

ديواره سنگنوردي كلاسيك

دو تصوير ببينيد از ديواره سنگنوردي كلاسيك زنجان
كه به دليل خارج شدن از استاندارد كمتر استفاده ميشود.


عكس ها از حسين مهدوي


گاوازنگ

اينجا گاوازنگ است. دهكده اي تفريحي، ورزشي در شمال شهر زنجان و در ابتداي كوه هاي شمالي شهر زنجان.

گاوازنگ به خاطر وجود اين سد كوچك و زيبا، آلاچيق هاي پاي كوهش، مشرف بودن به كوه هاي چيله خانا و سمبله همواره و بخصوص در روزهاي تعطيل مورد استقبال كوهنوردان و طبيعت دوستان قرار مي گيرد.

سد گاوازنگ از بالاي زومه داغ
عكس از مرتضي نقديان

تصاويري از اردوي آماده سازي تيم هيماليانوردي بانوان زنجان

بيست و هشتم مهرماه 1387 -  زماني بود كه هيات كوهنوردي زنجان طي فراخواني از آقايان و بانوان علاقه مند به هيماليا دعوت كرد تا در اردو هاي انتخابي اين هيات شركت كنند.

دروازه هيماليا به روي عموم كوهنوردان شهر باز شده بود و خيل علاقمندان با انگيزه هاي مختلف به سوي اين اردوها به راه افتادند. اردوهاي آقايان و بانوان همزمان و مستمر پي گرفته شد. 8 ماه بعد تيم منتخب مردان براي صعود قله اي 7000 متري راهي چين شد. و تيم بانوان خوشحال از به ثمر نشستن اردوهاي آقايان به اعزام خود نيز اميدوار شد.

چند ماه تعطيلي، پيگيري چند اردو به همت دلسوزان اين تيم و باز هم تعطيلي. اردوهاي ديگري براي آقايان آغاز شد اين بار 8000 متر، تيم آقايان در جشن دومين صعود خود بود ولي بانوان همچنان منتظر.

چند ماه پيش اما اين اردوها براي سومين بار از پي گرفته شد، نفرات قديمي كه سه سال اردو ديده اند با همراهي چند نفرِ جديد همچنان در اردوها شركت مي كنند بالاخره 6 نفر تا پايان ايستاده اند.

هفته گذشته يكي از اردوهاي پاياني تيم منتخب هيماليانوردي بانوان در علم كوه برگزار شد. به سفارش ناظر فدارسيون در اردوي قبل (سبلان 19و20 ارديبهشت) اين اردو با محوريت آموزش و تمرين كار فني برپا شده بود.

به نظر مي رسد اين بار قضيه جديست، قرارداد بسته شده، تيم به آمادگي لازم رسيده، مشكلات مالي حل شده اند، گيرهاي حراستي در حال رفع هستند اما هنوز فدراسيون جواب نداده! با گذشت بيش از يك ماه از ارائه گزارش ناظر به فدراسيون هنوز پاسخي از فدراسيون و شوراي برون مرزي به هيات زنجان اعلام نشده است. با وجود گذر از چنين مشكلات جان فرساي 4 ساله و حل آنها اين بار اين بلاتكليفي از سوي فدراسيون اين تيم را آزار مي دهد.

اميدوارم مسئولين فدارسيون با حمايت خود از اين تيم به مشكلات اين تيم خاتمه دهد. اميدوارم روز بيستم تيرماه روزي باشد كه هر 6 نفر باقي مانده در اردوها براي يك شروع بزرگ به لنين سفر كنند. و با موفقيت خود شاكر محبت هايي باشند كه در اين 4 سال در حق آنها شد. كمك هاي فراموش نشدني اي از حسن نجاريان،  مهناز مقدم، و همه آنها كه با عشق كار كردند و اين تيم را به جايي كه امروز ايستاده است رساندندو  اگر چه امروز فرصت بودن در كنار اين تيم را ندارند ولي تيم بانوان هيچگاه تلاش هاي اين عزيزان براي شكل گيري و هميشه روي سكو بودن آن را فراموش نخواهد كرد.

در ادامه مطلب تصاويري ببينيد از اردوي ماقبل آخر اين تيم كه طي چهار روز با هدف آموزش و نهايتا با صعود قله در روز آخر برگزار شد.

ادامه نوشته

صعود سراسري 87 دانشجوي زنجاني به قله قراوول

سايت رسمي انجمن كوهنوردان زنجان: طبق تقويم شش ماهه جاري انجمن هفته گذشته صعود سراسري دانشجويان استان زنجان  به قله قراوول (دوشاخ) با حضور 87 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي مختلف استان برگزار شد.

شركت كنندگان در اين صعود دهمين سالمرگ سنگنوردان جوان زنجان (حامد مترجمي و ناصر غلامي) را نيز گرامي داشتند.


زيبايي ناب

منطقه هشترخان (يا هشترخانا) دشتي ست داراي سبقه تاريخي شناخته شده در ميان مردم آزربايجان دشتي كه از منطقه طارم استان زنجان شروع و بيش از 700 كيلومتر آنطرف تر (به سمت شمال) تا حوالي شهر لنكران (در كشور جمهوري آزربايجان) امتداد مي يابد. اين دشت كه دره هاي پرآب، آبشارهاي حيرت انگيز و بهار زيبا و حيات وحش منحصر بفردش در لابلاي اشعار، آهنگ ها و داستان هاي مردمان اين مناطق هم رسوخ كرده به حق يكي از زيبا ترين جاذبه هاي طبيعي دنياست.

قسمتي از دشت وسيع هشترخان (يا هشترخانا) كه در استان زنجان قراردارد با دره اي به همين نام شناخته مي شود. دره اي  كه به دليل صعب العبور بودن جاده هاي دسترسي به آن و دوره افتادگي اش هنوز بكر مانده و كمتر گردشگري به آن پاي گذاشته است و مي توان گفت غير از چند ده كوهنورد يا طبيعت گردي كه هر سال در اين چند ماهه از آن گذر مي كنند غيربومي ديگري را نمي توان آنجا يافت.

هشترخان با آبشارهاي بلند و پرآبش شناخته مي شود، آبشارهاي حيرت انگيزي كه در امتداد دره هشترخان پراكنده اند و زيباي و عظمت آنها كم نظير است.

برای رفتن به هشترخان باید از جاده زنجان به طارم استفاده کنید. پس از سپري كردن حدود 35 كيلومتر از اين جاده به منطقه اي به نام (خان چايي) مي رسيم اينجا بايستي وارد فرعي اي كه به سمت راست و به روستاهاي امام و يحيي آباد مي رود شد.  پس از  11 كيلومتر به روستاي امام خواهيم رسيد. تا اينجا جاده آسفالته است ولي ادامه مسير 15 كيلومتر اين روستا تا روستاي يحيي آباد خاكي و نامناسب است و بايستي به وسيله نيسان ادامه مسير را پي گرفت. مسير كوهپيمايي از روستاي يحيي آباد موازي با رودخانه اي كه در خط القعر دره قرار دارد  تا منطقه سرخه ديزه ادامه دارد. به دوستانی که برای اولین بار قصد وارد شدن به منطقه را دارند توصیه میشود بدون راهنما از اجرای برنامه پرهیز کنند.


در ادامه تصاویری ببینید از برنامه ای که طی دو روز گذشته در این منطقه اجرا شد. در این برنامه دوستان خوبم آرزو و مهدی از کرج (نویسندگان وبلاگ ایران سرای جاودان) و عابدینی (نویسنده وبلاگ پیام نما) قدم بر دیده ما نهاده بودند.

ادامه نوشته

با پيشكسوتان

يكي از كارهاي تحسين برانگيزي كه اين اواخر كميته فني و اموزش در انجمن كوهنوردان زنجان شروع كرده برنامه "باپيشكسوتان" ماهانه است.

در پايان جلسات هفتگي كه روزهاي يكشنبه برگزار مي شود دقايقي به موضوع آموزش پرداخته مي شود، يكشنبه پاياني هر ماه با ابتكار كميته آموزش از پيشكسوتي دعوت مي شود تا جوانان انجمن پاي صحبت هاي وي بنشينند. اين حركت هرچند كوچك ولي گامي است در جهت كم كردن فاصله اي كه نسل گذشته با نسل امروز كوهنوردي پيدا كرده است.

ميهمان پيشكسوت فروردين "مجيد عمادي" بود از بنيانگذاران اولين گروه كوهنوردي رسمي در زنجان (گروه توحيد)

او از خاطرات كوهنوردي و مشكلات خاص اين ورزش در آن روزها گفت و به سوال هاي انجمني ها پاسخ گفت اين چند جمله از صحبت هاي اوست:

«انجمن هواداران كوهنوردي در زنجان در سال 57 تشكيل شد. چند سالي از انقلاب گذشته بود كه 40-50 كوهنوردان ما را در ارتفاعات گاوازنگ دستگير كردند. تهمت هايي به ما زده شد و بعد اين انجمن را منحل كردند! سپس سالهاي كوهنوردي با كوله هايي در كيسه آغاز شد! پنهاني كوه مي رفتيم و هر بار دليلي و بهانه اي براي خروجمان از شهر پيدا مي كرديم. با بالا رفتن شعور اجتماعي در سال 66 توانستيم گروه رسمي توحيد را تشكيل دهيم. مثل امروز شما نبوديم كه انجمن را تبليغ مي كنيد در زمان ما نگاه ها به كوهنوردي خيلي مثبت نبود.»

بابك عسگري نژاد

انجمن كوهنوردان زنجان در مرداد ماه امسال توانست با 16 كوهنورد علم كوه را از سه مسير گرده آلمانها، ديواره و سياه سنگ ها صعود نمايد.

اين صعود به گراميداشت زنده ياد «جواد عسگري نژاد» برگزار شد. او در سال 1373 و در مسير سياه سنگ هاي علم كوه جان خود را از دست داد.

نوه اين كوهنورد فقيد «بابك عسگري نژاد» كه يكي از جوانترين و دوست داشتني ترين اعضاي انجمن است در اين صعود حضور داشت.

«بابك» 18 ساله نماد يك نوجوان كوهنورد زنجانيست، نوجواني كه سراپا عشق به كوهنورديست اما هميشه يا با «نگاه از بالا به پايين» روبرو شده يا معضل بدتري به نام «نديده شدن» گريبانگريش بوده. امثال «بابك» ها در شهر من بسيارند آنها كه با عشق و اميد وارد كوهنوردي ميشوند اما كمترين حقوقشان از جامعه كوهنوردي ناديده گرفته ميشود كمترين حق آنها آموزش است، آموزشي كه گويا در شهر من متولي ندارد، كمترين حق «بابك» ها شركت مستمر در برنامه هاي كوهنوردي ايست آنگونه كه پدرش و پدربزرگش شركت كرده اند و كم كم ياد گرفتني ها را ياد گرفته اند اما گويا در اين شهر همين اجراي مستمر هفتگي يا حتي ماهانه برنامه هاي كوهنوردي روياي دست نيافتني است و كاريست مشكل تر از هيماليا!

براي او و ديگر «بابك» هاي پر تعداد شهرم كه كوهنوردي شان و هر آنچه لازم بود از آن بگيرند پشت نام بزرگ هيماليا در حال جان دادن است آرزوي موفقيت آرزوي كوهنوردي! و آرزوي دست يابي به همه خوبي هايي كه فقط بر قله كوه ها يافتني ست را دارم

بابك عسگري نژاد در علم كوه


يادمان مرحوم عسگري نژاد در پناهگاه سرچال علم كوه كه توسط گروه ادب زنجان در سال 75 نصب شده است

حجاب بر روی دیواره

مصاحبه خانم ادیتا روپک سنگنورد لهستانی  با خبرگزاری  Dziennik Polski در مورد مسابقات مسترکاپ سنگنوردی زنجان

ترجمه: محسن سعیدزاده


حجاب بر روی دیواره

یک زن ایرانی با حجاب بر روی دیواره

 

ادیت روپک از تارنوف در مسابقات سنگنوردی ایران در جایگاه چهارم قرار گرفت.

خانم روپک مسابقات رو چطور دیدید؟ و در پایان چه نتایجی رقم خورد؟

جولیا لووچینکا روسی قبل از نماینده ایران فرناز اسماعیل زاده بر سکوی قهرمانی ایستاد و هموطنش آلینا گایداماکینا سوم شد. در رقابتهای مردان نیز حمیدرضا توزنده جانی از ایران در فینال استانیسلاو کوکورین سرعتی کار قدر روس را شکست داد و قهرمان شد. این رقابتها در بخش شمالی ایران در شهری به نام زنجان برگزار شد و حدود 150 نفر از آسیا و اروپا از دیواره بالا رفتند.

این اولین سفر شما به ایران بود؟

بله، این رقابت ها خوب سازماندهی شده بود و مشخصا ایرانی ها می خواستند به دنیا نشان دهند که این ورزش تا چه حد در کشورشان پیشرفت کرده است. هدف و رویای آنها برگزاری مسابقات جهانی در خانه شان است. بنابراین در حال حاضر به نظر می آید وقتی هیچ رویداد همزمان مهمی در حال برگزاری نخواهد بود بهترین مکان برای برگزاری ایران خواهد بود.

ورزشکاران ایرانی در چه سطحی بودند؟

این ورزش در ایران به طور جدی در حال پیشرفت است. دوسال پیش سنگنوردان ایرانی را در مسابقات جهانی دیدم و می توان گفت آنها اکنون در میان پیشتازان جهان هستند. ایران کشوری با جغرافیای که عمدتا کوهستانی است که کوهنوردی ( و سنگنوردی) در میان مردمش ریشه تاریخی و باستانی دارد. دیواره های ایران به شکل زیبایی تزئین شده اند و نظر انسان را جلب می کنند در واقع برعکس لهستان به نظر من این کشور آمادگی میزبانی مسابفات جهانی را دارد.

و شما در نهایت چهارم شدید.

من از این نتیجه خوشحالم. ایرانی ها به دیواره ها و شرایط خود آشنا بودند و این کار را برای من دشوار می کرد.

سفر شما به منطقه ای با آب و هوای  متفاوت چطور بود؟

در واقع من تفاوتی در آب و هوا ندیدم . هم اکنون در ایران نیز مانند لهستان زمستان سپری می شود.

ماجراجویی عجیب و غریبی اتفاق افتاد؟

من به تنهایی به تهران رفتم. من زنی بودم که به تنهایی به شرق سفر کرده بودم و این برایم خارق العاده بود. پس از فرودگاه در یک سفر طولانی چند ساعته به شهر برگزاری مسابقات رفتم. دنبال هتلی گشتم تا استراحت کنم ولی راننده اتومبیل اصرار داشت که خسته است و نمی تواند بیش از این مرا این سو و آنسو ببرد. اما بالاخره  با کمک یکی از کوهنوردان این شهر توانستم محل هتلی که برایم در نظر گرفته بودند را پیدا کنم. برخی از ایرانیان نگاه عجیبی به من داشتند و مدام مرا می پاییدند. محل برگزاری مسابقات مملو از جمعیت بود و مرا به شعف می آورد گویا اولین بار بود که در این کشور مسابقات زنان و مردان در یک ساختمان و همزمان برگزار می شد. ولی محل استقرار تماشاگران زن و مرد از هم مجزا بود. همه شرکت کنندگان هم ملزم به رعایت قوانین پوششی محلی بودند البته من از یونیفرمی که تحویلم دادند استفاده نکردم چون برایم خیلی کوچک بود اما پوششم طوری بود که ماموران امنیتی مسابقات را قانع کند.

زنان ایرانی در همه مسابقات این پوشش را رعایت می کنند؟

خب بله یعنی نه چون تماشاگر مرد در این مسابقات وجود داشت باید این پوشش رعایت می شد ولی در مواقع دیگر آزادند لباسی که دوست دارند را بپوشند. در مسابقات ما زنان لباس های رنگارنگ می پوشند ولی اینجا مجبور بودند لباس های فرم و با رنگی افتضاح بپوشند بهرحال هر کسی دوست دارد در لباسی که راحت است مسابقه دهد. ولی در کل چیزی که از ایران در ذهن من مانده احساس خوبی است که مردمان دوست داشتنی آنجا به من هدیه دادند


توضیح عکس: فرناز اسماعیل زاده در مسابقات جهانی ایتالیا

مصاحبه با زبان اصلی

ایران از تو متشکریم!

تعریف از خود نباشه ولی این مسابقات بین المللی مسترکاپ سنگنوردی که 12 تا 16 بهمن در زنجان برگزار شد، به قدری خوب و با کم مشکل برگزار شد که کمتری کسی رو دیدم که از اون راضی نبوده باشد،  میهمانان خارجی نیز تا لحظه خروج از ایران میشد رضایتمندی را  کلماتشان جست.

آلینا گایداماکینا سنگنورد زن اهل روسیه که در این مسابقات شرکت کرد و مقام سوم رشته های سرطناب و سرعت را بدست آورد در صفحه فیس بوک خود با نوشتن جمله" ایران از تو متشکریم به خاطر لحظات خوشی که داشتیم" عکس هایی نیز از این مسابقات آپلود کرده است.

میدان انقلاب زنجان

از راست: ظوفار نیگمانوف، استانسیلاو کوکورین، یولیا لووچینا، سرگی سینیتسین، آلینا گایداماکینا، لیبور هروزا، رستم گلمانوف، آلکسی روستوبوف



آلینا گایداماکینا در کنار آقای فابریتزیو از کشور ایتالیا و نماینده IFSC در مسابقات


عکس های کامل آلینا را در صفحه فیس بوکی او و با کلیک روی لینک زیر ببینید:

http://www.facebook.com/media/set/?set=a.3223279269536.2158313.1493105653&type=1

نفر اول رنکینگ جهانی رشته بلدرینگ در زنجان

dimitri sharafedinov نفر اول رنکینگ جهانی رشته بلدرینگ، و دارنده چند نشان قهرمانی جهان اهل کشور روسیه در زنجان.

وی دیشب در فینال این رشته در مسابقات مسترکاپ زنجان بار دیگر قهرمان شد و هموطنش alexy rustobov به مقام نایب قهرمانی رسید.


یک سینماست چشم تو

یک سینماست چشم تو من سیر ناپذیر/ جادوی جعبه ای که مرا می کند اسیر

ای کاش من نسیم شوم گرچه دزدکی/ رقصم درون پیرهنت رقص در حریر

                                             عیسی قاسم پور (افشار)

عیسی قاسم پور «افشار زنگانلی»
- پژوهشگر؛ شاعر و داستان نویس«داستان کوتاه و مینی مالیستی»؛
-فعال سیاسی فرهنگی
-دبیر آموزش و پرورش
-عضو شورای نویسندگان نشریات «موج بیداری» و «بایرام»


آثار چاپ شده:
-نیم نگاهی به زندگانی و آثار حضرت مولانا همتی انگورانی؛ شاعر و عارف عصر صفوی
-تهیه و تنظیم، رئداکته و مقدمه بر اشعار ترکی یاشار زنگانلی کتاب «یاکریم»
-«سنین ایچون بیر مئساژ؛ تورکجه smsلر»

وبلاگ هجرود وبلاگ پر محتوایی ست که به قلم آقای عیسی قاسم پور شاعر و نویسنده توانای زنجانی با تخلص "افشار"  نگاشته می شود. در این وبلاگ می توانید اشعار زیبایی به ترکی و فارسی بخوانید.

افشار در مورد نام وبلاگش چنین می گوید:

«هجرود» تلفظ عامیانه ی کلمه ی «ایجرود»؛ نام یکی از شهرستانهای استان زنجان است که سرزمین آباء و اجدادی من است. کلمه ی «ایجرود» نیز صورت فارسی شده ی کلمه ی «هئژ» می باشد که کلمه ای ترکی است و نام رود و روستایی است در شهرستان «ایجرود». زبان مردم شهرستان «ایجرود» همانند سایر مردمان استان «زنجان» ترکی است. درباره ی زادگاه مادر و پدرم و سرزمین اجدادی ام چنین گفته ام:

«هجرود»
آغ بولوتدان تاج آللام
ایلدیریمدن گوج آللام
ظالیم لردن باج آللام
«هجرود» وطنیمدیر
کؤنلومدن کئچنیمدیر

گروه توحید در دهه 60

عکسی از صعود گروه توحید زنجان بر فراز قله سبلان در سال 1363

این گروه اولین گروه رسمی کوهنوردی در زنجان بوده است.


ایستاده از راست:

فریدون کریمی، مجید دربانی، زنده یاد منصور جعفری، شهرام تاجیک، محمد ؟؟؟؟، محسن اسکندریون، مزدک کاظمی، مسعود روزدار، مشد ابولفضل، اکبر اسماعیلی، حمزه طوماری، فرید محجوبی

نشسته از راست:

عباس مقدم، ؟؟؟؟؟؟، مجید عمادی، عباس؟؟؟؟؟، عباس باطنی مقدم، ابوالفضل خالقی مقدم، کامبیز بلوری، عباس دیزجیان


با تشکر از آقای مجید عمادی به خاطر ارسال این عکس


تغییری در اصل مطلب ایجاد نمی شود

همزمان با برگزاری اولین اردوهای انتخابی برای یک صعود برون مرزی در تاریخ استان زنجان در مهر 1387 که نتیجه اش استمرار اردوها و اعزام و صعود این تیم به قله ای 7000 متری شد، اردوهای انتخابی بانوان زنجان نیز کلید خورد. بانوانی که پابه پای آقایان اردوهایشان پیش آمد و آمد ولی خبری از صعود نبود. 5 نفر از این بانوان از 3 سال پیش تاکنون در 10 اردوی انتخابی که هیچگاه به صورت مستمر و پیوسته برگزار نشد شرکت داشته و برایش زمان و هزینه صرف کرده اند. (گزارش این 10 اردو را اینجا بخوانید)

در این میان نکته قابل تامل دو مصاحبه ایست که دو نفر از مسئولان ورزشی زنجان با خبرگزاری ها انجام داده اند:

1-کامبیز بلوری (دبیر هیات کوهنوردی زنجان):

به نقل از کوه نیوز:

کامبیز بلوری امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در زنجان اظهار داشت: نخستین اردوی آمادگی تیم کوهنوردی بانوان استان زنجان برای اعزام به یکی از قلل بالای ۷ هزار متری در منطقه سبلان برگزار شده است.


2-فریده عینی (معاون ورزشی تربیت بدنی زنجان):

به نقل از کوه نوشت:

فریده عینی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در زنجان با اشاره به برنامه استان برای صعود مستقل بانوان استان به یکی از قلل بالای ۷ هزار متر جهان تصریح کرد: نخستین اردوی آمادگی تیم بانوان استان برای انجام این صعود در سبلان برگزار شده است


در صحبت هر دوی این عزیزان کلمه ای که جلب توجه کرده و توی ذوق آدم می زند کلمه نخستین است. که اشاره می کند به این که این اردو اولین اردوی انتخابی بانوان بوده و 3 سال دوندگی و تلاش و صرف وقت و هزینه 5 شرکت کننده قبلی را منکر می شود.  مسئولین محترم هیات کوهنوردی که بی شک تمام تلاششان سروسامان دادن به تیم هیمالیا نوردی بانوان زنجان است به نظر حقیر روش نامناسب و نا صحیحی را برای حل مشکل اردوهای ناتمام 3 ساله انتخاب کرده اند. سعی در پاک کردن صورت مسئله و کتمان 3 سال سرگردانی و برگزاری 10 اردوی فرسایشی شاید کمی اذهان عمومی را منحرف سازد اما تغییری در اصل مطلب ایجاد نمی شود.


روز طبیعت پاک در زنجان

دیروز برنامه طبیعت پاک توسط انجمن کوهنوردان زنجان در کوه های شمالی شهر برگزار و طی آن بیش از 100 کیلو زباله توسط کوهنوردان و طبیعت دوستان زنجانی از دامن طبیعت جدا شد.

در این برنامه که با همکاری چشمگیر و قابل تحسین مردم عادی و غیر کوهنورد همراه بود دره امند و مسیر سمبله پاکسازی شد.

گزارش تصویری این برنامه را در سایت انجمن کوهنوردان زنجان به آدرس زیر مشاهده کنید.

http://zanjanalpineclub.ir


همه اردوهایی که بانوان رفتند!

دبیر هیات کوهنوردی زنجان خبر داد: تیم منتخب کوهنوردی بانوان زنجان به زودی برای صعود قله «مراپیک» اعزام خواهند شد.

هرچند مشابه این خبر را قبلا هم شنیده ایم و هر بار پس از مدتی به فراموشی سپرده شده، اما همینکه بانوان 3 سال اردویی زنجان هنوز فراموش نشده اند و اگر هم تنها وعده باشد، به وعده ای یاد می شوند جای خرسندیست.

برخود واجب دانستم از تلاش 3 ساله این بانوان در گذراندن اردوهای مختلف یادی بکنم بنابراین شما را به خواندن این تحلیل آماری در مورد همه اردوهایی که بانوان زنجان تا کنون گذرانده اند دعوت می کنم:


عکس: محمدحسن نجاریان


ادامه نوشته

معرفی قلل و مسیرهای استان زنجان-قسمت چهارم (دینگه داغ)

بالاخره چهارمین قسمت معرفی و راهنمای مسیر دینگه داغ هم آماده شد. اکنون می توانید با رفتن به ادامه مطلب و یا زین پس با کلیک روی آیکن «دینگه داغ» در نوار ابزار سمت چپ وبلاگ معرفی و راهنمای مسیر «دینگه داغ » را مشاهده فرمایید.

ادامه نوشته

از طایفه بی خبرانم!!

سومین دوره سازماندهی و سرپرستی در کوهستان، در قالب طرح آموزشی مشترک انجمن پزشکی کوهستان ایران، آموزشگاه کوه نوردی فلات و انجمن کوه نوردان ایران و  موسوم به « آموزش یکپارچه کوه نوردی نوین » برگزار گردید. این دوره به درخواست کوه نوردان و هیات کوه نوردی شهرستان ابهر، در شهر ابهر برپا شد و در آن سی و سه نفر از کوه نوردان استان زنجان و تهران حضور یافتند.



انجمن پزشکی کوهستان ایران در سایت خود این مطلبی را منشتر کرده است و جالب اینجاست هیات زنجان اطلاعی از آن ندارد!! البته این بی اطلاعی از آنجا نمود پیدا می کند که در خصوص برگزاری این کلاس نه در سایت هیات زنجان و نه در تابلو اعلانات دفتر آن هیچ اطلاع رسانی ای نشده است. در چنین مواردی باتوجه به اینکه موضوع صحبت هیات زنجان است تنها می توان روی دو گزینه فکر کرد:

1-هیات کوهنوردی زنجان از موضوع بی خبر است و اصلا برایش مهم هم نبوده که باخبر شود!

2-هیات کوهنوردی زنجان از موضوع برگزاری کلاس باخبر بوده و لزومی به اطلاع رسانی در موردش ندیده است و ترجیح داده آن را فقط به آگاهی  یکی دونفر از نزدیکان برساند! اصلا چه معنی دارد همگان از برگزاری چنین کلاسهایی باخبر شوند؟

گزارش تصویری ورود قهرمانان ماناسلو به وطن

ادامه نوشته

گزارش تصویری بدرقه تیم ماناسلو

اعضای تیم اعزامی به ماناسلو عصر روز یکشنبه هفتم فروردین از مقابل دفتر هیات کوهنوردی زنجان بدرقه شدند. در ادامه گزارش تصویری مراسم بدرقه این عزیزان را مشاهده خواهید کرد.

ادامه نوشته

این نتیجه درختکاریست؟!

از ده پانزده روز پیش در و دیوار شهر را که نگاه می کردید پر بود از بنر های بزرگی که ... بهتر است خودتان ببینید


همانطور که می بینید در این بنر تبلیغاتی تصویر زیبایی از گیرده داغ که هر بیننده ای را شاد می کند وجود دارد.

ولی واقعیت گیرده داغ چیز دیگریست. اگر این روزها گیرده داغ را دیده باشید یک اتوبان دوبانده بزرگ دل آن را شکافته است.خودتان ببینید:


آقای ببری رییس محترم کمیته محیط زیست هیات کوهنوردی!

هرچند یادشان رفته قبل از محیط زیست یک کلمه "حمایت" هم اضافه کنند و نام کمیته بی معنی جلوه نکند ولی یادمان هست چه زیبا در حمایت از گاوازنگ قلم فرسایی کردید و گفتید "ما تنها یک گاوازنگ داریم" ولی سوال من این است مگر گیرده داغ را بیش از یکی داریم؟ که خبری از شما و دیگر مسئولان هیات برای دفاع از آن نیست؟ نکند شما هم مثل دیگران سرتان جای دیگر گرم است و مجالی برای اینجور کارها ندارید؟ یا شاید شما نیز چون دیگران خود را متولی دفاع از کوه هایمان نمی دانید؟

جناب ببری عزیز کجایید که ببینید همین یک گیرده داغ مان را به چه روزی انداخته اند و برای ماستمالی کردنش چه عکس های زیبا و خیالی ای از آن چاپ کرده اند.

کجایید که ببینید یکی آن را "چله خانه" می نامد و یکی "زنجانکوه"! نام چله خانه را هرچند برای کوهی دیگر ولی لااقل قبلا شنیده بودیم این نام جدیدالورود "زنجانکوه"! معلوم نیست از کجا سر برآورده است.؟

سوگنامه ای برای کوهنوردان شهرم

ایمیلی با عنوان "سوگنامه ای برای کوهنوردان شهرم"  برایم ارسال و نگارنده آن خواستار انتشار آن از طریق این وبلاگ شده است. مطلب مذکور در ادامه از نظرتان خواهد گذشت

ضمنا هویت نگارنده مطلب نزد بنده محفوظ است.

ادامه نوشته

معرفی قلل و مسیرهای استان زنجان-قسمت سوم (سندان)

همانطور که مستحضرید بخش معرفی قله سندان در نوار ابزار سمت چپ این وبلاگ غیرفعال بود. و دلیل آن هم کم بودن آرشیو عکس هایم از برخی مناطق آن بود که در صعود اخیرمان به این قله توانستم عکس هایی که لازم داشتم را بگیرم و آن را کامل کنم.

هم اکنون می توانید با کلیک روی ادامه مطلب و یا زین پس با کلیک رو نام قله در نوار ابزار سمت چپ معرفی قله سندان را ببینید.

ادامه نوشته

اردونشینان زنجانی در انتظار پاسخ فدراسیون

همانگونه که مستحضرید هیات کوهنوردی زنجان در راستای هدف خود برای صعود یک قله 8000 متری در سال 90 از آبان سال 88  رسما فراخوان عمومی داد شروع به برگزاری اردوهای انتخابی هیمالیانوردی استان زنجان نمود تا طی آن نفراتی را جهت اعزام انتخاب کند .

طی این پروسه طولانی  10 اردو در نقاط مختلف کشور برگزار شد. که اولین آن هفتم آبان سال گذشته در کوههای شمالی زنجان (در منطقه تهم و دوشاخ) و آخرین آن در دهم دی ماه سال جاری در هرم و کسری سبلان برگزار شد.

اردوی آخر با حضور مربیان و ناظران فدراسیون (آقایان چشمه قصابانی و قیچی ساز) جهت ارزیابی پتانسل تیم زنجان اجرا شد. تا مربیان مذکور ضمن ارزیابی نفرات تا کنون انتخاب شده با ارائه گزارش تحلیلی نفرات زنجان  زمینه ساز رای آن فدراسیون مبنی بر ارائه مجوز یا عدم آن به هیات زنجان جهت اجرای این صعود شوند.

اردوی دهم زنجان با حضور آقایان مجتبي مقدادي، سعيد كريمي، كريم بيگدلي، حسين مقدم رضا جعفري که 5 نفر باقیمانده از سی و دو نفر شرکت کننده اولیه بودند برگزار شد. تا رای مربیان فدراسیون صحه ای باشد بر انتخاب یا عدم انتخاب آنان.

تا به امروز 13 روز از اجرای اردوی مذکور گذشته است و فدراسیون کوهنوردی کشور تاکنون مطلبی را در مورد این موضوع منتشر نکرده است و تیم زنجان منتظر آن است تا ببیند که فدراسیون کدام یک از نفرات را برای صعود 8000 متری در دست اجرای زنجان تایید کرده است.

امیدوارم فدراسیون کوهنوردی با اعطای مجوز صعود به این تیم که این نوشته تنها گوشه ای از زحمات و تلاش های شرکت کنندگان و برگزار کنندگان اردوهایش را به تصویر کشیده است  انگیزه را برای تلاش های بعدی بیشتر تر کند.

امیدوارم بین 5 نفر باقیمانده نفرات شایسته تر در تیم باقی بمانند و تیم نهایی به نمایندگی از همه تلاش گران این اردوها بتواند قله هدف را صعود کند و افتخاری دیگر برای شهر و کشورمان به ارمغان بیاورد. به امید آن روز.


در ادامه مطلب می توانید تحلیلی بر 10 اردوی اجرا شده زنجان را بخوانید.
ادامه نوشته

فكري براي پشت در مانده ها كنيم

نقدي بر هيات كوهنوردي زنجان و لزوم توجه برامر آموزش

از مقابل دبيرستانها يا دانشگاه ها كه بگذريد خيل دانش آموزان يا دانشجوياني را مي بينيد كه دور معلم يا استادي جمع شده اند تا برگي از دفتر آموزش وي نصيبشان شوند.

سيستم يادگيري و ياد دادن سيستمي منحصر بفرديست كه قابل مقايسه با بسياري از سيستم هاي ديگر نيست براي مثال در يك كارخانه هرسال عده اي بازنشست مي شوند و اگر كارخانه تعديل يا جذب بيشتر نيرو را در برنامه نداشته باشد به همان تعداد كارگر بازنشسته شده كارگر جديد استخدام مي كند. تا توازن اش حفظ شود. يا هر سيستم ديگري شبيه به آن. ولي در همان دانشگاه يا دبيرستاني مورد نظر اينطور نيست هر استادي در يك كلاس بيش از 20 نفر را آموزش مي دهد چون مي داند از اين 20 نفر به ندرت هستند آنهايي كه بتوانند يا بخواهند به جايگاه امروز او برسند و آنها هم شاگرداني پرورش دهند.

با مقايسه اين موضوع و سيستم كوهنوردي شهرمان به نتايج جالب توجه و بيشتر تامل برانگيزي مي رسيم و آن اينكه در شهري كه هيچ برنامه اي براي جذب آموزش و هدف سازي براي كوهنوردانش ندارد فردا چگونه ترسيم مي شود؟

امروز كوهنوردي زنجان و ركود و بي برنامگي اش از حد گذشته حال شما تصور كنيد چه چيزي در آينده شهر به انتظار نشسته است؟ وقتي همه فعاليت هيات كوهنوردي در امر آموزش محدود مي شود به جمع كردن 10 نفر از ادارات و تشكل هاي مختلف دور هم و گفتن موارد كليشه اي و اعطاي گواهينامه كارآموزي كوهپيمايي به آنها و از آن مهم تر دادن آمارهاي دهان پر كن به رده هاي بالاتر وضع بهتر از اين نخواهد بود.

بنده به عينه بارها ديده ام فرد مشتاق و علاقمندي وارد دفتر هيات شده و عنوان كرده است كه مي خواهد كوهنوردي كند كجا بايد ثبت نام كند و كلاس ها كي شروع مي شود؟؟؟!!!! بنده خدا نمي داند كه كلاس و آموزش و برنامه در اينجا موضوعات بيگانه اي هستند. شماره تلفني از يك دوست!!! به وي داده مي شود كه به او زنگ بزن بگو موقع كوه رفتن تو را هم ببرد. اين مي شود روشي كه سالهاست براي جذب كوهنورد در سيستم هيات كوهنوردي زنجان از آن استفاده مي شود.

در سال 1384 به همت دلسوزان اين ورزش طرحي به نام "مدرسه كوهنوردي" به صورت نصف و نيمه انجام شد كه علي رغم داشتن مشكلاتي در اجرايش نتايج بسيار مفيدي داشت كه باعث ورود عده اي از جمله من به كوهنوردي شد. وقتي مي گويم مفيد منظور دارم. درصد قابل توجهي از دوستاني كه امروزه فعال ترين كوهنوردان شهر هستند و بدنه اردوها را تشكيل مي دهند بعد ها از طريق من وارد كوهنوردي شهر شدند. جايزه اين كار به من نمي رسد بلكه  همان طرح موفق "مدرسه كوهنوردي" و بانيانش مستحق آن هستند.

به قول دوستي كه مي گفت "باز جاي شكرش باقيست كه دوستان ديگري هستند كه در گروهي هرچند اندك و بسته ولي خون تازه اي به پيكر نيمه جان كوهنوردي شهر تزريق مي كنند يا دوستاني كه بصورت غير رسمي به فكر علاقمندان پشت در مانده كوهنوردي اين شهر هستند و به وسع خود كاري انجام مي دهند."

حتي مي توانيم سيستم خودمان را با سيستم اداره كوهنوردي در برخي شهرهاي موفق مقايسه كنيم. مثلا شما هر روزي از هفته كه به دفتر هيات كوهنوردي همدان يا پناهگاه ميشان يا كيوسك اطلاع رساني هيات كوهنوردي در گنجنامه مراجعه كنيد از شما خواسته مي شود تا روزهاي يكشنبه جهت ثبت نام و شركت در برنامه هاي يكروزه آموزشي كه هر هفته اجرا مي شود شركت كنيد. در مشهد علاوه بر اين امر حتي اگر مبتدي نباشيد و نياز به آموزش هاي حرفه اي داشته باشيد مي توانيد هر ماه در برنامه هاي آموزشي سنگنوردي  و يا يخنوردي با محوريت آموزش شركت كنيد. يا در تبريز كه با اطلاع رساني گسترده (توجه داشته باشيد اطلاع رساني با تبليغات تفاوت دارد) مردم عادي به سمت كوهنوردي جذب مي شوند و با ساماندهي و آموزش از ميان آنان كوهنوردان بزرگي در آينده تحويل شهرشان مي دهند.

همه اينها مبين  ضرورت توجه بر آموزش واقعي و عقب بودن ما از قافله است. راستي اين خيل پشت در مانده كوهنوردي تا به كي بايد پشت در بماند كي مي شود پتانسيل بزرگ شهر ما به كار گرفته شود تا قابليتهاي واقعي زنجان در عرصه كوهنوردي رخ بنمايد؟؟

گلجوك بهشت سنگنوردان زنجان

كوه گولجوك كه در نقشه ها آواي فارسي آن يعني" گلجيك" به كار مي رود گاه از طرف برخي بوميان به كوه "گوزاي" نيز معروف است. گلجوك يعني "گل افشان" و يا محلي كه با گل در آميخته است. گوزاي نيز به معني چشم ماه  است. (يا رخ شمالي نيز مي تواند معني شود).

اين كوه ارتفاعي بيشتر از 2300 متر ندارد. ولي به دليل محصور شدنش توسط صخره هاي بلند و وجود مسيرهاي سنگنوردي متعدد و مختلف در آن و نيز وجود غاري باستاني در ضلع شمالي آن و همچنين همجواري اش با كوه معروف تكه قاياسي همواره مورد توجه كوهنوردان مختلف قرار گرفته است.

اين كوه در ميان روستاهاي گلجوك، حاجي كندي، ابدال واقع شده و از همه آنها قابل دسترسي است.

از مسير هاي مورد توجه در گلجوك مي توان از داتيك، خون، طراحان، برف، يادنام برد .

بهار 1391 همايشي به همت انجمن كوهنوردان زنجان برگزار و با همكاري سنگنوردان زنجاني مسيرهاي: ناصر (به ياد مرحوم ناصر غلامي)، هم طناب، اتحاد و همايش 91 بازگشايي شد.



عكس هاي بيشتري از گلجوك:     1    2     3     4

در مورد تكه قاياسي و گلجوك بيشتر بخوانيد

بزرگترين مجسمه ايران در زنجان

اين آهو كه مي بينيد بزرگترين مجسمه ايران است.

بزرگترين مجسمه ايران به عنوان نمادي از آهوي دشت سهرين (زوهرون ) توسط جلال رحمتي هنرمند مجسمه ساز زنجاني ساخته شده، اين مجسمه فولادي داراي ‌21 متر ارتفاع ، ‌7 متر پهنا و ‌5،3 متر عرض بوده و براي ساخت آن ترکيبي از تکنيک ‌هاي معماري و مجسمه سازي بکار گرفته شده است.

عكس از :babollah mohammadi  براي بزرگنمايي روي آن كليك كنيد

زيباترين غار جهان را حتما ببينيد

کتله خور ،گنجينه‌اي ناشناخته در ايران

غار کتله خور در پنج کيلومتري بخش گرماب از توابع شهرستان خدابنده و در استان زنجان واقع شده و بر اساس اظهار نظرهاي مختلف اين غار از لحاظ وسعت دومين غار جهان و از لحاظ زيبايي اولين غار جهان شناخته مي شود و گنجينه اي ناشناخته در صنعت گردشگري ايران است.

کتله خور بر اساس بررسي هاي انجام گرفته معاني مختلفي مثل تپه خورشيد، روستاي بدون خورشيد و غيره دارد که مناسبترين معني بدست آمده يک کاربرد ترکي بوده که کتله به معني پستي و بلندي و ناهمواري هاي داخل غار و خور به معني راحتي و آساني است که به صورت کلي به معني پستي و بلنديهاي راحت و دنج است.

راه دسترسي مناسب، امکانات رفاهي و جاذبه هاي ديدني منطقه از جمله ويژگي هايي است که مطمئنا مي تواند اوقات خوشي را براي مسافرين نوروزي ايجاد نمايد.

غار کتله خور در دل کوه ‌هاي آهکي جنوب استان در پنج کيلومتري بخش گرماب از توابع شهرستان خدابنده واقع شده است. فاصله اين غار با مرکز شهرستان 85 کيلومتر است. گرماب از طرف شرق با استان همدان و از جانب غرب با استان کردستان هم مرز است. اين منطقه به بخش افشار يا قشلاقات معروف است و ساکنان آن از ايل معروف به شاهسون هاي افشاري تشکيل يافته‌اند.

غار به طول تقريبي 10 کيلومتر در بهار سال 1331 هجري شمسي توسط يک هيئت کوهنوردي و با همکاري مرحوم سيد اسدالله جمالي شناسايي و کشف شد.

طبق نظريه هاي علمي و نقشه هاي زمين شناسي غار کتله خور در دل کوه ساقيزلو در آهک هاي اليگوميوسن مربوط به دوران سوم زمين شناسي بوجود آمده و تقريبا حدود 30 ميليون سال مي تواند قدمت داشته باشد.

سال پيدايش اين غار براي اولين بار توسط انسان معلوم نيست ولي مردمان اين منطقه از سال پيدايش در اين غار رفت و آمد داشته اند. گفته هاي افراد مسن منطقه حاکي از آن است که پدران آنان نيز در اين غار رفت و آمد داشته و داستان هاي مختلفي در اين باهر تعريف مي کرده اند. دهانه ورودي غار کتله خور به صورت طاق مثلثي شکل به قطر 70 سانتيمتر تنها راه دسترسي به داخل غار بوده و هست.

از عمق 150 متري تا عمق 700 متري به نسبت زيادي در غار گشايش حاصل شده و شعب متعددي بوجود آمده است. در مکان هايي که از ريزش مصون مانده استالاگيت ها و استالاگميت ها خودنمايي مي‌کنند. استالاگيت ها و استالاگميت ها با ارتفاع 30 تا 40 متر از کف و سقف غار قرار گرفته‌اند که با شنيدن صداي موزون قطرات آب، آهنگهاي دلپذير و مناظر بديعي، چشم و گوش گردشگر را به خود جلب مي‌کند. پس از عبور از اين قسمت، منطقه وسيع و مسطحي ظاهر مي‌شود که به شبستان مساجد شبيه است. در اين بخش، در ضلع شرقي آن، استخر آبي به ابعاد 20×35 متر قرار گرفته است.

براي دسترسي به اين غار بايد از آبادي‌هاي کرسف و زرين رود گذشته و با پشت سر گذاشتن گرماب، در قسمت شمال اين منطقه به دهانه غار رسيد. دهانه اين غار در ارتفاع 11 متر از سطح مسير که مشرف بر آن است، قرار گرفته و در وضعيت ضلع قطري معادل1.40 متر ارتفاع دارد. ابتداي غار تا عمق 150 متري، شبيه به راسته بازارهاي معمولي است، با اين تفاوت که عناصر و اندامهاي آن اندکي از بازار کوچکتر مي‌باشد. کف اين قسمت را لايه ضخيمي از خاک و خاکستر پرنموده است.

هم اکنون اين غار به صورت سه طبقه خشک و طبقه چهارم به بعد مسيرهائي نيز به صورت آب بوده و زمين شناسان احتمال تشکيل چهار طبقه ديگر را تا سفره آب زيرزميني داده اند که در سال 2003 ميلادي حدود 30 کيلومتر از مسيرهاي متعدد غار توسط زمين شناسان آلماني و سوئيسي نقسه برداري شد و از سال 72 تاکنون تقريبا 5.2 کيلومتر آن به صورت رفت و برگشت آماده بازديد شده است.

پديده هاي داخل غار نظير دهليزها و گذرگاه ها و وجود ستون هاي عظيم و وجود استاگتيت ها (چکنده ها) و استلاگميت ها (چکيده ها) به رنگهاي مختلف و تعدادي قنديل هاي تو خالي و نيساني که جز کمياب ترين قنديل ها به شمار مي رود، جلوه منحصر به فردي به اين غار بخشيده است.

به وجود آمدن قنديل ها به اشکال مختلف مثل شير خوابيده، پنجه شير، پاي فيل، لباس عروس، قلع شمع، سگ شکاري، دست شيطان، نخل سوخته، مريم مقدس، دوجادوگر، سفره عقد و عروس و داماد و گفته هاي زمين شناسان فوق از لحاظ پيدا نشدن انتهاي غار وجود مسيرهاي ديگر اين مهم را ثابت مي کند.

مجموعه تفريحي غار کتله خور داراي 12 سوئيت تک خوابه و دو خوابه مي باشد که با داشتن امکاناتي نظير حمام، سرويس بهداشتي فرنگي و ايراني، وسايل پخت و پز، شومينه و ... محيط مناسبي را جهت اسکان شبانه گردشگران فراهم کرده است. چشم انداز مناسب اين سوئيت ها، مجاورت در کنار غار، دسترسي به کوه جهت کوهنوردي و استفاده از محيط سد غار کتله خور از ساير مزاياي اين سوئيت ها مي باشد.

عكس هايي از اين غار زيبا را در ادامه مطلب ببينيد

ادامه نوشته