يك قانون من درآوردي و عرق شرمي كه بر پيشاني يك زنجاني نشست!
امروز شهرام عباس نژاد در مورد نام كافه كوه و جدل هاي اخير حول محور آن مطلبي در وبلاگش منتشر كرده و گريزي نيز به آن اتفاق زده است، بخوانيد:
"...آخرین بار در زنجان برای تشکیل کلاس پیشرفته سنگ از یک مربی رخصت گرفتم اما به قول محسن نامجو :" آخ اگه بارون بزنه " ، مجبور شدم برگردم تهران !..."
سه ماه پيش 5 جوان به قصد گذراندن دوره كارآموزي پيشرفته سنگنوردي از هفت خوان رستم رد شدند و با لطفي كه شهرام عباس نژاد به آنها كرد مقدمات برگزاري اين دوره را در زنجان فراهم كردند. دوره اي كه آخرين بار در زنجان حدود سه سال پيش براي 5 نفر منتخب! و بدون اطلاع رساني قبلي برگزار شده بود.
اما مسئول آموزش هيات كوهنوردي زنجان ارسال مدارك دوره براي فدراسيون را منوط به رخصت دهي! تنها مربي درجه 2 سنگنوردي در زنجان كرده و به قانون من درآوردي اي استناد نمود كه بنابرآن بايستي مربي بومي اجازه دهد كه مربي اي خارج از استان بتواند كلاسي در آن استان برگزار كند.!!
سرتان را درد نياورم مربي اي كه كلاسش در تهران را كنسل مي كند، با پاي خودش 400 كيلومتر راه آمده تا در قبال دريافت نصف هزينه اين دوره براي 5 نفر كلاس برگزار كند و چندها ميليون تومان وسيله شخصي اش را مستهلك كند تا چند نفر چند تا چيز جديد ياد بگيرند از تنها مربي درجه 2 استان رخصت خواست كه كلاسش را برگزار كند و ايشان هم البته با رويي گشاده پذيرفت اما چون به خلوت رفت آن كار ديگر كرد...!
ايشان در ظاهر اجازه برگزاري دوره را به شهرام عباس نژاد دادند اما در صحبت با مسئول آموزش هيات كوهنوردي گفته بودند كه من راضي نيستم كسي اينجا دوره برگزار كند حتي وقتي كه براي سفر چند هفته اي در حال ترك كشور باشم!
روز آخر دوره مان در مسير، حسين نظر را ديديم (مسئول صدور احكام فدراسيون كوهنوردي) او هم از شنيدن اين داستان تلخ و قانون من درآوردي! مربيان بومي خنده تلخي كرد و در واقع به حال كوهنوردي اين شهر گريست!
همه اينها اتفاق افتاد اما نه اين 5 نفر دوره را از دست دادند (چون شهرام عباس نژاد علي رغم بي حرمتي اي كه به او شده بود تيم را به بنديخچال برد و با هر مشقتي بود تمام و كمال دوره را برگزار كرد) و نه چيزي از بزرگي هاي او كم شد اين وسط تنها چيز ناراحت كنند همان عرق شرميست كه در اول پستم گفتم و هنوز با يادآوري اين داستان بر پيشاني من و هر زنجاني ديگر مي نشيند.