تقدیم به شما

کار زیبای شادی راستکار که تقدیم کرده به من

من هم تقدیم می کنم به مخاطبان خوب وبلاگم

یورولماز

آغاج اولسان بوداغین دا من وارام

بوداغ اولسان یاپراقین دا من وارام

من سنین له یولچولوق دان دویمارام

دالغا اوزون وورار داشا یورولماز

-----------------------------------------

گر درخت باشی در شاخه ات هستم

گر شاخه باشی در برگ هایت هستم

من از این همراهی تو سیر نمی شوم

دیده ای؟... موج خود را به صخره ها می کوبد...خسته نمی شود

هرگاه این شعر را می خوانم یاد تلاش های اردوهای موستاق آتا می افتم. مخصوصا اردوی بیاد ماندنی الوند

یاد لبخندهای ژکوند آقا مسعود بیات منش

یاد نگاه های ریز آقا منصور افشاریان

یاد حلوا زرده آقا جلال چشمه قصابان

یاد نجابت های آقا معین اصفهانیان

یاد غربت معبود

یاد صبر و حوصله سعید وقتی نیم ساعت از تیم عقب بود و هنوز پر از اعتماد بنفس

یاد خودم که موج بودم و صخره بسیار و خنده ام در آن پشت مشت ها...

برگی از خاطرات موستاق آتا

دیروز بخاطر یک کم توجهی پام آسیب دید و حاصلش شد چند تا بخیه... و حسرتی برای برنامه خوبی که میشد در این برفی که دیروز و امروز باریده تدارک دید. در این سکون و نشستن در خانه یاد سال 86 و خانه نشیینم پس از شکستن پام افتادم و در مرور خاطراتم به خاطرات موستاق آتا رسیدم برگی از اون رو اینجا میارم:

بالاخره و به هر زحمتی که هست به کمپ 3 می رسیم ساعت دو و نیم بعداز ظهر است وقتی می رسم فقط می نشینم و نفس می کشم آخ که چقدر این نفس کشیدن دوست داشتنی و لذت بخش است. چه تجربه ها که نمی کنم نفس کشیدنی که بدیهی ترین و تکراری ترین کار روزانه ام است و هیچگاه نشده حتی آن را حس کنم اینجا کاملا به چشم می آید چه لذت دارد هر دمی که می رود و هر بازدمی که بازمی گردد چشمانت را که می بندی و نفسی عمیق می کشی لذتی وصف ناپذیر وجودت را می گیرد ولی اکسیژن در هوای رقیق آنقدر کم است که هیچگاه سیر نمی شوی و بعدی و بعدی.

پس از برپایی یک تخته چادر North Face و قرار دادن بارها درون آن و فیکس کردن چادر بوسیله بامبو خیلی زود راه بازگشت را می گیریم و به کمپ 2 می رسیم. فکر اینکه فردا بالا می رویم و پس فردا قله دیوانه ام کرده یعنی به این زودی یعنی واقعا اینطور است؟

این افکار خوش زیادی نمی پایند. صحبتی که آقای نجاریان با دوستانمان در زنجان کرده مبین این نکته است برای دو روز هوای بدی منطقه را فرا خواهد گرفت و ماندن در ارتفاع 6200 برای دو روز یعنی فرسایش بدن. خبر بد: برنامه فردا فرود تا Base Camp.

.

.

هفت روز بعد...ا

اینجاقله است...نتیجه 20 روز تلاش طاقت فرسا

دلم نمی آید به این زودی ها پایین بروم باید بیشتر بمانم نمی توانم دل بکنم ولی...

باید گذشت فرصت درنگ نیست...

هوا در حال خراب شدن است خیلی زود پایین می آییم و 2 ساعته خود را به کمپ 3 می رسانیم. قرار است هرچقدر می توانیم پایین برویم تا تیم برسد هوا کاملا خراب شده و بیرون رفتن جایز نیست امشب را در چادر و در کمپ 3 می مانیم هوا بسیار طوفانیست.

امروز چهارشنبه 7 مرداد است. صبح زود بیدار می شویم و پس از جمع کردن کوله از چادر بیرون می زنیم همه جا و همه چیز یخ زده است. و هوا هنوز بهتر نشده.

گره ات را کنترل کن!


نویسنده: میکی رایان - ویرایش گر ارشد UKCLIMBING

اگر دوست داری صعود کنی،‌ یاالله ، اما یادت نره که قدرت و شجاعت بدون احتیاط فایده‌ای نداره! و یک سهل‌انگاری کوچک میتونه ما رو برای تمام عمر از شادی و خوش‌بختی محروم کنه.

عجله نکن، به هر قدم با دقت نگاه کن و از همون اول به آخر کار فکر کن.

آمار دقیقی در مورد تعداد سنگ‌نوردهایی که توی سالن یا توی طبیعت تصمیم به صعود می‌گیرند و یادشون میره طناب‌شون رو به هارنس گره بزنند، وجود نداره!!
لین هیل احتمالن معروف‌ترین سنگ‌نوردی است که این اشتباه رو کرد، فرانسه سال ۱۹۸۹ ، روی دیواره‌ی استیکس در بوو؛ زمانی که طنابش را در کارگاه انداخت و به عقب تکیه داد، طناب از توی هارنس‌ش دراومد و حدود ۲۲ متر سقوط کرد. او روی یک درخت افتاد و بین دو تا بولدر فرود اومد، او زن خوش‌شانسی بود که فقط مچ پاش شکست، بازوش از جا در رفت و یه سری بریدگی و کبودی و کوفتگی!
بقیه‌ی سنگ‌نوردها این‌قدر خوش‌شانس نبوده‌اند! تعداد زیادی از سنگ‌نوردها به‌همین دلیل جان خود را از دست داده‌اند و خیلی‌ها هم دچار جراحت‌ها و صدمه‌های جدی شده‌اند.
از سنگ‌نوردان با تجربه بپرسید و بدون شک آنها از بسیاری اشتباه‌های این‌چنین برای‌تان خواهند گفت و احتمالن بعضی از اشتباه‌های خودشان!

شخصن سنگ‌نوردی رو به یاد میارم در دامنه‌ی مالهم -Malhom  - که از حدود ۱۱ متر سقوط کرد و دوتا مچ پاهاش شکست، یکی دیگه در تنگ بالای رودخانه‌ی آون که ۲۰ متر سقوط کرد و چندین شکستگی داشت، سنگ‌نورد دیگری افتاد و بعد به زمین برخورد کرد، یکی دیگه روی کارگاه نشست و افتاد و زمین خورد! و امسال در مراسم یادبود سنگ‌نوردی بودم که روی یک مسیر در فرانسه جان باخت، او فراموش کرده بود که گره‌رو درست بزنه و سقوط کرد.
در چند ماه گذشته ما خبر سقوط پنج سنگ‌نورد رو در بریتانیا داشتیم که طناب‌رو درست به هارنس گره‌ نزده بودند.
همیشه گره خودتون‌رو پیش از صعود کنترل کنید و همین‌طور گره همطناب‌تون رو پیش از اینکه اقدام به صعود کنند.

ترجمه از سایت UKCLIMBING

آرام کوه

کلاهک آیی قیه سی

دیروز در برنامه ای که 2 بار کنسل و تغییر یافت بالاخره مقصدمان شد همدم بی برنامگی هایمان یعنی آیی قیه سی.

دوشاخ و سندان به دلایلی کنسل شدند، گلجیک هم. تا بالاخره جنگ اول کردیم قبل از صلح آخر بین دوستان تا آیی قیه سی باز همدممان باشد در این جمعه سوت و کور.

مسیر های کم برف و اغلب بی برف و غم آور این فصل را از سمبله تا آیی قیه سی رفتیم و غصه خوردیم. به هر حال دلمان را خوش کردیم به معدود کوهنوردانی که هر چند با وسایل و لوازم اندک و گاه غیرمتعارف به منطقه آمده بودند ولی آمده بودند.



ادامه نوشته

رول زدن یا نزدن؟مسئله این است!!

امروزه طرفداران صعود های پاک و مخالفان رول کوبی در حال افزایش است.طرفداران صعود های پاک بر این باورند که برای جلوگیری از تخریب و صدمه زن به چهره ی کوهستان می بایست از ابزار سنگنوردی به جای رول کوبی استفاده نمود و از نصب بولت ها خودداری نمود.در برخی از کشور ها نصب بولت ها دارای قوانین بسیار سخت گیرانه ای می باشد و در بیشتر موارد نیز ممنوع می باشد.برای مثال در استرالیا بعضی از مناطق دارای ممنوعیت کامل نصب بولت ها می باشند و مکان هایی دارای رول بولت هستند بسیار کم و معدود می باشند.

صعود های پاک تقریبا از سال ۱۹۲۰ مد نظر قرار گرفت ولی موج اصلی  آن از حدود سال های ۱۹۷۰ و به صورت فراگیر در کشور های امریکا و کانادا آغاز شد. در این زمان بود که تنوع ابزار های سنگنوردی افزایش یافت و وسیله های جدیدتری ساخته شد.

در این مجموعه مقاله به معرفی انواع بولت ها و طریقه ی نصب آن ها و کی هم به اصول اخلاقی که برای نصب بولت ها باید رعایت شود می پردازیم.

بولت یا صعود پاک؟؟!!



ادامه نوشته

آبی تر از آسمان چیست؟

آبی تر از آسمان ها ...عمیق تر از دریا ها ...خوش بو تر از خاک

چیست؟...

خنک تر از نسیم ...نازنین تر از پرنده ها ...گرم تر از مهتاب

چیست؟...

آری آنکه چشمان چون آهویش با هر نگه دل را می سوزاند...

...

آهنگ زیبای «نه اولا؟» (چیست آن؟)از باریش مانچو خواننده فقید و صلح دوستی که سفیر صلح سازمان ملل بود



گوکلردن داها ماوی دنیزلردن داها درین توپراق دان گوزل قوخان ...

نه اولا؟ ...

روزگار دان داها سئوینج ...باشاق لاردان داها... نازلی آی ایشیقیندان ایلیق ...

نه اولا؟...

آهو کیمین گوزلری له باخدیقجا اورک یاخان...



برای دیدن ادامه متن آهنگ و دانلود به ادامه مطلب بروید


ادامه نوشته

عظیم در کانچن جونکا

عظیم قیچی ساز افتخار کوهنوردی آذربایجان در ادامه صعودهای پرافتخارش این بار قصد تلاش بر روی سومین قله مرتفع جهان یعنی «کانچن جونکا» را دارد.

پیش از این وی توانسته بود 4 قله بالای 8000 متری اورست، برودپیک، نانگاپاربات و دائولاگیری را صعود کند که 2 قله آن در سالجاری صعود شد. بی شک همه به توانمندی های وی واقفیم و امیدواریم وی با صعود ارزشمندی دیگر نام خود را به عنوان دومین صعود کننده 5 هشت هزارمتری ایران* ثبت و پس از آن به سمت صعود هر 14 قله بالای هشت هزار متر جهان حرکت کند

طبق برنامه ریزی انجام شده توسط عظیم قیچی ساز و سازمان تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی وی  25 اسفندماه ایران را ترک و طی 60 روز برای صعود این قله تلاش خواهد کرد.

یاشاسین آذربایجان و تورک لرین ایفتخاری  عظیم



*هم اینک محمد حسن نجاریان با 5 صعود 8000 متری در ایران رکورد دار  است


تمرین یخنوردی در ساوالان

آنقدر رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم...

نمی دانم اگر در نزدیکی ها یخچالی برای تمرین بود باز بهانه ای برای دیدن زیبایی های ساوالان داشتیم یا نه هرچند عشق به ساوالان پایان ناپذیر است.

برگزاری یک برنامه تمرین یخنوردی برای اردونشینان هشت هزار متری زنجان فرصتی بود تا من هم تبری به یخ بکوبم.

ظهر چهارشنبه به مشغله فراوان اداره جاخالی می دهم و به اتفاق دوستان : کریم بیگدلی، رضا جعفری، مهدی رستمی، مجتبی مقدادی، حسین مقدم، معبود توحیدی نژاد، سعید کریمی و ابولفضل زمانی با ماشین سواری به سمت اردبیل و بعد لاهرود و سپس شابیل راهی می شویم.

عکس ها و گزارش در ادامه مطلب

ادامه نوشته

برنامه سمبله به تهم

جمعه با مهدی و حسین و حبیبه برنامه ای ترکیبی اجرا کردیم.

ادامه عکس ها و توضیحات در ادامه مطلب

ادامه نوشته