صعود انفرادي به سبلان
4 صبح چهارشنبه 26 آبان به عوارضی اتوبان زنجان تبریز می روم. اولین بار است که قصد رفتن به سبلان با وسائط نقلیه عمومی را دارم. پس از عوض کردن ماشین در بستان آباد و یکبار دیگر در اردبیل و بعد در مشکین شهر بالاخره خود را به شابیل می رسانم. آنطور که انتظار داشتم باتوجه به تعطیلات کوهنوردان زیادی در منطقه باشند پس لندرور براحتی پیدا خواهد شد نبود و جز 2 کوهنوردی که مسیر رفتن به سمت پناهگاه را با پای پیاده پیش گرفته بودند کوهنوردان دیگری در منطقه دیده نمی شدند.
ساعت چند دقیقه ای بعد از 3 بعداز ظهر را نشان میدهد این یعنی برای پیاده رفتن تا پای گرده شمالی زمان خیلی کم است ولی از طرفی چاره ای نیست راه میافتم تا هر جا که زمان داشته باشم بالا بروم.
وجود چادر، کرامپون، لباس اضافی و آب زیاد کوله ام را سنگین کرده است واین از سرعتم می کاهد. ولی هربار که سربلند می کنم و چهره خندان ساوالان را روبرویم می بینم همه نگرانی هایم از بین می رود و نیرویی تازه می یابم.
پس از 3 ساعت هوا کاملا تاریک و سرد شده. باتوجه به سرراست بودن مسیر ادامه می دهم تا به محل چادرهای زیر یخچال برسم. حدود ساعت 8:10 شب به آنجا می رسم. قبلا چند بار اینجا بوده ام ولی این بار حس دیگری دارم. این بار نه شوخی های حسین است و نه درد و دل های فرزاد و نه هیاهوی بچه های اردو نشین این بار تنها منم و ساوالان که هر از چند گاهی می گوید" داریخما من وارام"
پي نوشت:
لازم به اشاره است صعود در اين فصل و بصورت انفرادي در چنين مسيرهايي نياز به دقت و احتياط بيشتري دارد. لذا اين صعودها براي كوهنورداني كه براي اولين بار در حال تلاش بر روي چنين مسيرهايي هستند توصيه نمي شود.
یاد آور میشوم چنین صعودهایی به دلیل قرارگیری در فصل کم رفت و آمد اگر انفرادی اجرا شوند بسیار هزینه بر خواهند بود زیرا در مسیر مشکین شهر به شابیل و شابیل به پناهگاه باید کرایه صندلی های خالی را هم بدهید. یا اینکه مثل من از شابیل با پای پیاده راه بیفتید.