فریاد زمین، مرسدس سوسا به همراه متن اصلی و ترجمه فارسی
فریاد زمین، مرسدس سوسا
مرسدس سوسامشهورترین خوانندهٔ آرژانتین است. ترانههای بومی آمریکای جنوبی را به گوش جهانیان میرساند و «صدای بیصدایان» لقب گرفت.
او با صدای گرم و پر غم خودش رنج و درد مردم محروم را بازتاب میداد. با نظامهای دیکتاتوری، زاویه و فاصله داشت و با مبارزان راه آزادی همراهی میکرد. همه جا جانب ستمدیدگان و بومیان آمریکای لاتین را میگرفت و از همین رو وقتی درگذشت، آرژانتین عزادار شد. دیهگو مارادونا، او را الهه آزادی لقب داد و گفت یکی از بزرگان تمام دوران از نزد ما رفت. بعدها شکیرا خواننده کلمبیایی گفت مثل مرسدس سوسا دیگر نخواهد آمد. او صدای همه کسانی بود که با استفاده از موسیقی علیه ستمگری و رنج آدمیان فریاد میزدند.
اواخر سال ۱۳۵۷ وقتی مرسدس سوسا در آرژانتین ترانه گراسیاس آلا ویدا را اجرا میکرد، در میانهٔ کنسرت ماموران حکومت نظامی آرژانتین حمله کردند و با خشونت جلسه را بهم زده، تعداد زیادی را بازداشت نمودند. از آن به بعد پخش آثار مرسدس سوسا ممنوع و وی از آرژانتین تبعید شد.
در ماههای آخر حکومت دیکتاتوری آرژانتین که در جریان آن دهها هزار نفر در سرکوب نیروهای ترقیخواه به دست دولت کشته شدند، مرسدس سوسا به میهنش بازگشت و در غم و شادی مردم شریک شد.
این خواننده بی همتا در ۱۲ مهر ۱۳۸۸ درگذشت.
-ویکی پدیای فارسی
متن اصلی و ترجمه فارسی آهنگ "فریاد زمین"
زمین من فریاد می زند
مامن بینوایان
شراره خاکسترها
کوره های خود را تعمید کنید
از ساباگاستا تا شمال
همه را تکه تکه کردند
جادگران خواب آلود
با رقص و وِردی قدیمی
قلب بومی تو
با خاک هم آغوش است
تا درد را بتاراند
درد گرسنگی و بدبختی را
سرخس
ببین چطور دست به دعا برداشته
که هیچگاه زانو نزده
مثل مردم سانتیاگو
هنگام یخ زدن رودخانه ها
و بوسه بر سیگار شور
هدیه من به شما یک آینه است
تا در آن مبارزه های اجدادتان را ببینید
نشسته در باد
به تماشای خاکسپاری ستارگان
در زوال روح آدمی
از مرگ مردم ما
کوهستان پر از امید است
ببین به چه زیبایی درد های خود را نقاشی کرده
حتی وقتی کسی آن را براندازد
امیدواران گل های خود را می کارند
Sufrida tierra mía,
reliquia de los pobres
un diablo de cenizas
bautiza tus fogones
De Sabagasta al norte,
sacuden los vinales
sonámbulos hechizos
de viejos reza-bailes
Tu corazón nativo
levanta polvaredas,
para espantar las penas
del hambre y la miseria
Sollozan los crespines,
como rogando al cielo
que nunca se arrodille
mi pueblo santiagueño
Cuando lunece el río
besando salitrales,
mi pago es un espejo
de luchas ancestrales
Changos color de viento,
sepultan las estrellas,
para mirar el alma
de nuestra raza muerta
El monte se esperanza,
pintando sus dolores,
aunque lo tumbe el hombre,
semillarán sus flores