قدری تامل. چیز دیگر نه. فط همین قدری تامل و دیگر هیچ

 

صحبت از مرگ مهریانست است. مرگ عشق ...مرگ یک انسان

کجایند مدعیان عشق.

 آن ها که مدعی حضور عشق در این دنیا هستند.

 یا آنها که ادعا می کنند می بینند نظم و عدالت جاری در جهان را.

آری صحبت مرگ عشق است. کدام چشم است که این واقعیت را در کنارش ببیند و اشک در دیدگانش جاری نشود. کجایند آنها که برای هر دردی به دنبال درمان هستند. آیا درمان این درد جز صبرو اندوه است؟؟؟

به قول نامجو در این آهنگ جدیدش:

معونت از آن‌ توست آاااااااه الهاکم التکاثر   حتی رنج حتی زرتم المقابر  حتی حضور بی‌ غش

آری همه ازآن توست اما فقط در حرف... واقعیت تلخ تر از حرف های شیرین توست

نمی بینم... نمی بینمت نشانه ای بفرست... ادعاهایت تو خالیست.... کجاست نظم و عدالت جاری در جهان؟؟؟